یادداشت|تراژدی یا حماسه؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «دشواری مبارک»، تازه‌ترین اثر فائضه غفارحدادی، دربردارنده خرده‌روایت‌هایی از انفجار پیجرها در لبنان است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و قرار است برای نخستین‌بار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شود. در معرفی این اثر آمده است: این کتاب ما را به حوالی 40 موقعیت از چهار هزار موقعیت همزمان انفجار پیجرها می‌برد و اجازه می‌دهد که نه در مرکز فاجعه، که در اطرافش کمی پرسه بزنیم. راوی‌های این کتاب، خود قربانیان نیستند؛ عموماً زن‌هایی‌اند که رشته محبتشان به آن شخص بسته و زندگی‌شان به قبل و بعد از آن فاجعه تقسیم شده.

فاطمه سلیمانی، نویسنده و فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی «دشواری مبارک» پرداخته است. این یادداشت را که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

آدم‌ها برای کتاب خریدن معیارهای متفاوتی دارند. یکی از مهم‌ترین معیارها برای خرید کتاب معرفی کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای است. گاهی هم اسم یک کتاب بر سر زبان‌ها می‌افتد و خواندنش مُد می‌شود. گاهی فقط نام جذاب یک کتاب باعث کشش مخاطب می‌شود و در مواقع نادرتر طرح جلد کتاب؛ اماخواننده‌های حرفه‌ای معمولاً کتاب را بر اساس نام نویسنده و شناختی که از او دارند تهیه می‌کنند.

مثلاً مخاطب‌های فائضه غفارحدادی می‌دانند که نوشته‌های او چه زندگی‌نامه باشند و چه سفرنامه، آمیخته با یک ملاحت خاصی هستند؛ طنزی که مختص خودش است و حتی در میان جدی‌ترین متن‌ها هم خودش را نمایان می‌کند. شاید با توجه به این مقدمه به نظر برسد کتاب جدید او «دشواری مبارک» هم کتابی است آمیخته به طنز. اما همیشه یک استثنا وجود دارد. دشواری مبارک را نمی‌شود به طنز آغشته کرد. به دلیل اینکه در این کتاب با یک تراژدی عمیق مواجه هستیم و جایی برای طنز وجود ندارد. حتی اگر نویسنده می‌خواست برای گرفتن زهر ماجرا متوصل به طنز شود بیشتر شبیه به سخره گرفتن این تراژدی می‌شد تا متعادل کردن روایت.

ادبیات مقاومت , کتاب , سوره مهر ,

تراژدیِ انفجار یک‌باره‌ چند هزار پیجر و نقص عضو چند هزار نفر. «در 17 و 18 سپتامبر 2024، هزارانپیجردستی و صدهاواکی تاکیکه برای استفادهحزب‌الله لبناندر نظر گرفته شده بود، به‌طور همزمان در سراسرلبنانوسوریهدر حملهاسرائیلمنفجر شدند.در این حمله، حداقل 42 نفر از جمله حداقل 12 غیرنظامی کشته و بیش از 3000 نفر زخمی شدند. این حادثه، به عنوان بزرگ‌ترین نقض امنیتی حزب‌الله، از زمان آغازدرگیری اسرائیل و حزب‌اللهدر اکتبر 2023، توصیف شد.»

همه این مجروحان از ناحیه چشم ودست دچار آسیب شدند. بسیاری از دو چشم و عده‌ای از یک چشم نابینا شدند و انگشتان دست‌شان را از دست دادند. تعدادی از این مجروحان برای معالجه‌های تکمیلی به ایران منتقل شدند. کتاب «دشواری مبارک» روایت‌هایی از زمان این انفجار مهیب است. راویان کتاب اکثراً زنانی هستند که فرزند یا همسرشان در این حادثه آسیب دیده است. روایت‌ها همه کوتاه هستند و از سه یا چهار صفحه تجاوز نمی‌کنند. نویسنده پیش از هر روایت در چند خط راوی را توصیف می‌کند. اما نه با اسم و رسم. با آنچه که از راوی مشاهده می‌کند:

«تا حالا ندیده بودم اسم بچه‌ای توی کالسکه نوح باشد. نوح در ذهن من پیامبری سالخورده با ریش های بلند سفید بود و نسبتی نداشت با پسرک تپل بامزه‌ای که خنده هایش باعث شد جلو بروم و لپش را بکشم و سر حرف را با مادرش باز کنم» «موقع خروج از هتل، دختر خیلی جوانی که گونه های سفیدش را صورتی ملایمی زیباتر کرده آدرس میپرسد» «دور یک میز نشسته اند به قهوه خوردن و حرف زدن. چند زن با سن و سال مختلف همه درد مشترک دارند» و… .

تقریباً هیچ‌کدام از راوی‌ها با اسم و رسم معرفی نمی‌شوند. احتمالاً یک دلیلش به خاطر مسائل امنیتی باشد. اما در واقع چه فرقی می‌کند نام راوی فاطمه باشد یا زینب؟ مهم عمق جنایتی است که رخ داده نه اسم و رسم آدم‌ها. راوی‌ها حتی قرار نیست از سابقه‌ همسر یا فرزندشان در حزب‌الله بگویند. چه فرقی می‌کند کسی که مجروح شده یک فرمانده ارشد بوده یا یک سرباز؟ آیا آسیب زدن به کسی که توی میدان جنگ نیست عملی انسانی است؟ حالا او فرمانده باشد یا سرباز… و مهم‌تر از آن آسیب دیدن اعضای خانواده است. یک زن، یک کودک، یک نوجوان، فقط به این جرم که بعد از بلند شدن زنگ پیجر قصد داشته پیجر را به صاحب اصلی آن برساند. پیجرهایی که این بار صدایشان از همیشه بلندتر بوده و پیغامی که روی آن نوشته شده بود ریزتر. آن‌قدر که همه مجبور می‌شدند پیجر را به چشم نزدیک‌تر کنند تا پیام روی آن را بخوانند. و همین لحظه، لحظه‌ی انفجار بوده. انفجاری که باعث می‌شود یک فرزند کوچک با دیدن تصویر پدرش بگوید «بابا هیولا شده» و لبخند را از روی لبان پدر بگیرد.

یا نوجوانی که پای درس حضرت علی اکبر(ع) نشسته: «بابا من خیلی خوش حالم که فدای شما شدم. اگه شما اینجوری می‌شدی من نمی‌تونستم اون طوری که به گردنمه به شما خدمت کنم، اون دنیا باید جواب پس می‌دادم»

به جز بیان اتفاقات واقعی، روایت‌ها، دریچه‌هایی به سوی حقیقت باز می‌کنند که اگر کسی در داستان‌نویسی از این روش‌ها استفاده کند مورد سرزنش قرار می‌گیرد. مثلاً استناد به خواب در داستان‌نویسی مذموم است. اما در زندگی واقعی استناد به خواب  بسیار اتفاق می‌افتد. رویاهای صادقه ای که در دنیای واقعی ممکن است به کرات پیش بیایند: «چند شب قبل از فاجعه خواب عجیبی دیدم. قاصد نامه‌ای از امام حسین(ع) برایم آورده بود. گفت این دعاییه که امام حسین از مادرش حضرت زهرا(س) شنیده و او هم از آقا رسول الله(ص). تو هم این رو بخون و مداومت کن در شدایدی که داری» «همین که بیهوش شدم، حضرت زهرا و سایر ائمه رو دیدم که وارد اتاق عمل شدن. اول بالای سرم روضه خوندن و گریه کردن؛ بعد حضرت زهرا دستشون رو کشیدن روی انگشت من و رفتن. دیگه چیزی نفهمیدم».

«دشواری مبارک» یک تراژدی است به خاطر عمق فاجعه‌ای که در آن روایت می‌شود؛ اما بیشتر یک کتاب حماسی است. حماسه آدم‌هایی که همچنان پای آرمان‎‌هایشان ایستاده‌اند و تا آخرین نفس خودشان را سرباز جبهه‌ حق می‌دانند. چه مردان مجاهدشان و چه زنانی که پیرو راه زینب کبری(س) هستند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه «لبه تیغ» به چاپ شانزدهم رسید


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «لبه تیغ» نوشته ویلیام سامرست با ترجمه مهرداد نبیلی به‌تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ شانزدهم رسیده است. این کتاب در سال ۱۳۴۱ برای اولین بار به چاپ رسید.

این رمان به داستان خلبانی آمریکایی می‌پردازد که به خاطر تجربیاتش در جنگ جهانی اول به زخم‌های روانی متعددی دچار شده و به همین خاطر، تصمیم می‌گیرد تا به دنبال معنایی والاتر در زندگی خود بگردد. این سفر معنوی و دگرگون کننده، او را در مسیر برخی از درخشان‌ترین کاراکترهای خلق شده توسط موآم قرار می‌دهد.

جستجوی معنای زندگی، تجربه‌های معنوی و فیزیکی، تضاد بین مادی گرایی و معنویت و شخصیت‌های متنوع از شاخصه‌های مهم این اثر است.

در فصل اول، ما با شخصیت اصلی داستان، «لری دارل» آشنا می‌شویم. او نامزدی خود با ایزابل را شکسته و تصمیم می‌گیرد به سفری درونی و بیرونی برای یافتن پاسخ‌های معنوی‌اش بپردازد. این تصمیم باعث می‌شود تا لری به هند سفر کند و در آنجا با معلمی روحانی ملاقات کند که به او در یافتن معنای زندگی کمک می‌کند.

چاپ شانزدهم این کتاب با ۳۸۰ صفحه و قیمت ۲۵۰ هزارتومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گاهی فقط یک صدا کافی‌ است تا تاریخ دوباره زنده شود؛ نه صدایی از جنس فریاد و گلوله، بلکه نوایی از عمق جان که بدون آن، حتی وداع با یک قهرمان نیز ناتمام می‌ماند. آن روز در بیروت، هنگام تشییع پیکر سید حسن نصرالله، هزاران چشم اشک‌بار و هزاران دست به آسمان رفته بود. در میان این سوگ و غرور، تنها یک نوا بود که دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کرد. پنج قطعه موسیقی با عنوان «سیدالامه» را کارن همایونفر، برای این مراسم ساخت و اجرای آن هنگام تشییع شهدای مقاومت تأثیری گذاشت که هیچ خطبه و هیچ قاب تصویری قادر به انجام آن نبود.

شورآفرینی این آلبوم موسیقی موجب شد هنرمندان جبهه انقلاب، کارن همایونفر را در یازدهمین هفته هنر انقلاب اسلامی به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403 معرفی کنند. حالا، پس از گذشت ماه‌ها، هنوز آن لحظه، آن صحنه و آن صدا در دل کسانی که آنجا بودند، زنده است. به بهانه انتخاب کارن همایونفر به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403، با دو تن از اهالی شعر و موسیقی به گفت‌وگو نشستیم تا از غوغای «سیدالامه» در بیروت برایمان بگویند.

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش

در میان امواج اندوه و شکوه، در آن روز بی‌نظیر بیروت، حامد عسکری، شاعر و نویسنده‌ نیز آنجا حضور داشت؛ در میان مردمی که برای بدرقه‌ مرد میدان گرد آمده بودند. او شاهد لحظه‌ای بود که تاریخ با آوا درآمیخت، واژه با موسیقی پیوندی ابدی بست. آن‌چه از چشم و گوش او گذشت، نه فقط یک روایت، که شهادتی شاعرانه است بر قدرتی به نام ملودی، که چگونه می‌تواند ساحت حماسه را دگرگون کند. او می‌گوید: «سیدالأمّه» صرفاً یک موسیقی یا آلبوم نبود، بلکه تجربه‌ای حیرت‌انگیز و متفاوت بود. به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توان حسن نصرالله را بدون آن ملودی و آن فضا در ذهن مجسم کرد. آن لحظه‌ خاص که پرده‌های بنفش کنار رفت و صدای سید حسن نصرالله در استادیوم طنین انداخت: «السلام علیکم أیها النُجَباء، أیها الخیرُ الناس»، چیزی در وجود همه شکست. هم‌زمان، آن آلبوم و آن ملودی خاص نیز زیر صدای او پخش شد و همان‌جا بود که قامت‌ها خم شد، اشک‌ها روان شد و تازه فهمیدیم چه بلایی بر سرمان آمده است.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

عسکری ادامه می‌دهد: در همان لحظاتی که جنگنده‌های اسرائیلی برای ایجاد رعب و وحشت، بر فراز استادیوم پرواز کردند و آسمان بیروت را شکافتند، مردم _با زنان و کودکانشان _ شاید باید می‌ترسیدند، اما ملودی، آنچنان مهیج، باصلابت و پرشکوه بود که بر همه‌ چیز غلبه کرد. این موسیقی بود که در آن لحظه، تحقیر کرد؛ تحقیر کرد جنگ را، رزم را، ابزار نظامی را. آن لحظه، موسیقی از هر سلاحی نیرومندتر ظاهر شد. و این، قدرتی است که در ذات ملودی نهفته است؛ قدرتی که می‌تواند اراده‌ یک ملت را نجات دهد.

او با اشاره به وجه بی‌سابقه‌ این تجربه می‌افزاید: تا آن زمان، چنین اتفاقی سابقه نداشت که برای یک حماسه‌ زنده، در همان لحظه و در جریان آن، مولودی ساخته و منتشر شود. این اتفاق، هم عجیب بود، هم دوست‌داشتنی؛ تجربه‌ای که باید ثبت و بازآفرینی شود.

عسکری همچنین، با حسرتی شاعرانه یاد می‌کند از دیگر لحظات تاریخی و عاطفی معاصر که می‌توانستند با چنین ملودی‌هایی جاودانه شوند: ای‌کاش برای هرکدام از وقایع و لحظات مهم اطراف‌مان، یک ملودی از این جنس ساخته می‌شد. ای‌کاش برای حاج قاسم سلیمانی، آن سردار بزرگ دل‌ها، یک ملودی ماندگار خلق می‌شد. ای‌کاش امسال، در سالگرد فتح خرمشهر، دوباره موسیقی‌ای به‌یادماندنی ساخته و منتشر می‌شد؛ نه صرفاً برای یادآوری، بلکه برای امتداد روح آن پیروزی. ای‌کاش حتی برای زلزله‌ بم، آن فاجعه‌ سنگین، موسیقی‌ای ساخته می‌شد که مرهمی بر دل‌های سوگوار باشد.

وقتی موسیقی، تاریخ را روایت می‌کند

«سیدالامه»، ساخته‌ کارن همایونفر، تنها یک قطعه‌ موسیقی نبود؛ پژواکی بود از تاریخ، که لحظه‌ای بزرگ را به لحظه‌ای بی‌تکرار بدل کرد. دکتر محمدمهدی نراقیان، رئیس سابق مرکز موسیقی صدا و سیما و فعال فرهنگی که در آن روز در بیروت حضور داشته، از تجربه‌ای سخن می‌گوید که دیگر نه صرفاً خاطره‌ای در ذهن، بلکه لحظه‌ای حک‌شده در جان است. او می‌گوید: نزدیک به دو ماه گذشته است و من هر روز، آن صحنه را برای خود مرور می‌کنم. هر روز، آن نوا، با همه جزئیاتش، در ذهنم طنین می‌افکند؛ گویی دوباره در میانه‌ ورزشگاه بیروت ایستاده‌ام. نه فقط من، بلکه هر یک از همراهان آن روز، بعدها که با هم سخن گفتیم، دریافتیم که هیچ واژه‌ای قادر به توصیف آن حال و هوا نبود. با آنکه کنار یکدیگر بودیم، هم‌نفس و هم‌قدم، اما گویی هر یک در جهانی مشترک و رازآلود فرو رفته بودیم که شرحش از زبان قاصر است؛ و با این حال، یک حقیقت روشن بود: اگر آن موسیقی نبود، آن لحظه نیز ناقص می‌ماند. صحنه‌ای که بی‌شک یکی از ماندگارترین قاب‌های قرن ما خواهد شد، صحنه‌ای که از نسل ما به نسل‌های پسین خواهد رسید. اگر «سیدالامه» نبود، صحنه بی‌صدا بود و گویی چیزی کم داشت. هیچ صدای دیگری نمی‌توانست چنین دقیق و به‌جا بر آن لحظه بنشیند.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

برای نراقیان، آن لحظه نه‌فقط یک تجربه‌ احساسی بلکه یک نشانه از ظرفیت بی‌نظیر موسیقی است. او ادامه می‌دهد: در آن روز، موسیقی چیزی فراتر از یک قطعه‌ ساده بود. برای همه‌ حاضران که بیشتر آن‌ها لبنانی و برخی از سرزمین‌های دورتر بودند، این نوا آشنا بود. گویی از اعماق جان‌ها برمی‌خاست و به جان‌ها بازمی‌گشت. در ورزشگاه، تنها یک قطعه موسیقی پخش نمی‌شد؛ آنچه شنیده می‌شد، هم‌سرایی بی‌کلام مردمانی بود که دل‌هایشان یک‌صدا شده بود.

در نظر نراقیان، موسیقی در لحظات سرنوشت‌ساز می‌تواند احساسی را زنده کند که هیچ رسانه‌ای، هیچ قاب تصویری، و هیچ نثری قادر به بازآفرینی آن نیست. او معتقد است: موسیقی، بی‌نیاز از هر تماشا و توضیح، تنها با جاری شدن، همه‌ حواس را فرا می‌گیرد، تقویت می‌کند و در دل می‌نشاند. این ظرفیت، برای نسل ما ناآشنا نیست؛ نسلی که با موسیقی انقلاب رشد کرده است. برای نسل ما، این پیوند موسیقی با حافظه تاریخی چیز تازه‌ای نیست. ما خاطره‌های بسیاری داریم و می‌دانیم که باز هم تکرار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ارسال ۶ هزار و ۱۵۰ اثر به کنگره ملی شعر و داستان ایثار


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست خبری نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار امروز شنبه ۲۹ دی با حضور مسئولان برگزاری کنگره در شهر شیراز برگزار شد.

ابراهیم بیانی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس در این نشست گفت: استقبال شاعران و داستان نویسان از کنگره برخلاف تصور ما بود و حجم استقبال به حدی بود که داوران بخش داستان که سابقه داروی بیشتر از بیست جشنواره کشوری را داشتند، از حجم کار خسته شده بودند. مردم ما در هنگام بسیاری از اتفاقات به دل خطر می‌روند و به همنوعان خود کمک می‌کنند و ما در هنگام کرونا یا حوادث طبیعی این مسئله را شاهد هستیم و بنیاد شهید و امور ایثارگران به دنبال فرهنگ‌سازی در این خصوص است.

محمد مرادی رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز و دبیر علمی کنگره نیز در ادامه این نشست گفت: با وجود اینکه زمان فراخوان امسال نسبت به سال قبل دو ماه کمتر بود، با تبلیغات هدفمند شاهد استقبال خوبی از کنگره بودیم که آماری خاص و متمایز است.

وی افزود: ۶ هزار و ۱۵۰ اثر شامل ۵ هزار و ۳۰۰ قطعه شعر و ۸۵۰ داستان به دبیرخانه رسید و بیشتر از ۳۲۰ نویسنده و ۷۰۰ شاعر در این دوره از کنگره شرکت کردند. همچنین داوری مقدماتی از ۲۰ آذرماه آغاز شد و در دهه سوم دی داوری نهایی توسط ۱۳ داور شناخته شده شعر و داستان کشور انجام گرفت.

به گفته مرادی رقابت شدیدی به خصوص در بخش شعر سنتی وجود داشت و کیفیت آثار ارسالی به گونه‌ای بود که با وجود مشارکت ۶ شاعر دارای عنوان در جشنواره شعر فجر و کتاب سال جمهوری اسلامی در کنگره ، برخی از آنان مقام نیاوردند.

مرادی افزود: از ۳۱ استان کشور آثاری به دبیرخانه رسید که استان های فارس، خوزستان و تهران با ۲۹۲ ، ۱۸۰ و ۱۶۹ شرکت کننده بیشترین مشارکت را در کنگره داشتند. همچنین ۵ شب شعر استانی، ۳ شب شعر در استان فارس و ۴ کارگاه داستان نویسی با مشارکت ۴۳۰ نویسنده باسابقه و نوقلم، در کنار این رویداد برگزار شد.

دبیر علمی کنگره شعر و داستان ایثار گفت: در مراسم اختتامیه از ۲ کتاب گزیده و یک کتاب صوتی منتخب داستانهای کوتاه رونمایی خواهد شد.

محمد کرم‌اللهی دبیر کنگره و مدیرکل امور هنری معاونت فرهنگی بنیاد شهید نیز در بخش پایانی این نشست گفت: در سال آینده کنگره داستان ایثار به صورت مستقل برگزار می شود. جریان‌سازی شعر و داستان در حوزه ایثار مورد انتظار جامعه فرهنگی و هنری کشور است و ما در این زمینه فعالیت می‌کنیم اما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله بسیاری داریم.

وی در خصوص برنامه ریزی برای ایجاد ارزش افزوده از آثار ادبی کنگره به صورت نماهنگ ، فیلم و نمایش گفت: از بین مجموعه آثاری که امسال در بخش نماهنگ تولید کرده‌ایم ، بخش اعظم ترانه‌های آنها از میان اشعاری انتخاب شده بود که در کنگره هشتم به دست ما رسیده بود. وی در عین حال تأکید کرد: قول می‌دهم سال آینده درصد قابل از این داستان‌ها در قالب‌های دیگر تولید شود و به ارزش افزوده این آثار فکر می‌کنیم. چرا که برای رفع ضعف در فیلم و نمایش نیاز به قصه داریم و برای این کار باید حوزه ادبیات را تقویت کنیم. برگزاری کارگاه های آموزشی برای ارتقای استعدادهای کشف شده در این کنگره و تداوم آنها و ختم نکردن این کارگاه‌ها به موسم کنگره را به صورت ملی ادامه خواهیم داشت.

نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار امروز با برگزاری پیش کنگره شعر و داستان در حرم سید علاءالدین حسین(ع) شیراز به کار خود ادامه می‌دهد و فردا در مراسم اختتامیه ، برگزیدگان این کنگره معرفی خواهند شد.



منیع: خبرگزاری مهر

زنان شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سردار یحیی رحیم صفوی در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت نهضت خاطره‏‌گویی در انتقال حقایق دفاع مقدس، بر نقش بی‌بدیل زنان در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس تاکید کرد و گفت: خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند
روابط عمومی موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت، سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با عنوان «با همان تنهایان» روایت همسران فرماندهان، پزشکان و امدادگران  شامگاه گذشته پنج‌شنبه 4 اردیبهشت با حضور سرداران سال‌های جنگ تحمیلی، همچون سرلشکر رحیم صفوی، سردار ابوالقاسم فروتن، سردار نصرالله فتحیان، دکتر سید مسعود خاتمی و همسران آنان و بسیاری دیگر از سرداران و پزشکان در سالن اندیشۀ حوزۀ هنری تهران برگزار شد.

در این مراسم سردار یحیی رحیم صفوی، دستیار و و مشاور فرمانده معظم کل قوا در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت روایتگری گفت: بعد از جنگ، از گفتن خاطرات جنگ پرهیز داشتم، حضرت آقا نه یک مرتبه، نه دو مرتبه، سه مرتبه به من فرمودند «چرا خاطراتت را نمی‌گویی.» دفعه آخر فرمودند: «چند مرتبه به شما بگویم، باید امثال شما خاطره بگوید. باید یک جمعی ، 10 نفره ، 20 نفره از فرماندهان قدیمی که درست و دقیق حرف می‌زنند را جمع کنید و نهضت خاطره‌گویی ایجاد کنید. به مراکز آموزشی ارتش، سپاه، وزارت دفاع، فراجا بروید، هر سال 400 هزار تا 500 هزار سرباز و افسر جوان به این مراکز می‌آیند که جنگ را ندیده‌اند، بروید و برای آن‌ها بگویید جنگ چطور بود، چطور جنگیدید و چگونه سپاه تشکیل شد».

رئیس هیئت امنای مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت با اشاره به  تاکید امام خمینی (ره) بر نقش آفرینی زنان در پیشبرد انقلاب اسلامی و حضور آنها در برهه های مهم تاریخ معاصر ایران گفت:  بعد از کشتار میدان شهدا، من از ایران فراری بودم و در فرانسه در خدمت امام(ره) بودم، یکی از بزرگان آمد و سوال را اینگونه مطرح کرد که حضرت امام(ره) به ما ایراد می‌گیرند «که شما می‌خواهید راهپیمایی و تظاهرات کنید، چرا خانم‌ها را می‌آورید؟ حالا خانم‌ها را می‌آورید، چرا بچه‌ها را می‌آورید؟» ما جواب این‌ها را چگونه بدهیم، امام(ره) با صراحت فرمودند در این انقلاب همه باید بیایند، خانم‌ها، بچه‌ها، بزرگ‌ترها، کوچکترها و یک قدم عقب‌نشینی نکنید.

این فرمانده جنگ تاکید کرد: بدون همراهی زنان، همسران، خواهران در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نه انقلاب به پیروزی می‌رسید، نه در جنگ پیروزی می‌شدیم. من معتقدم خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند.

رحیم صفوی همچنین بخش‌هایی از نامه‌های عاشقانۀ خود و همسرش در سال‌های آغاز جنگ به یکدیگر را خواند و گفت: هرچند ما در حال جنگ بودیم، اما از عشق سخن می‌گفتیم و این روحیۀ عاشقانه بر سراسر جنگ تحمیلیِ ما حاکم بود.

در این مراسم معصومه خطیب، همسر مرحوم عبدالحسین پوربشاش، فرمانده بهداری رزمی غرب، از هولناکی مشاهداتش از نقاهتگاه‌های جانبازان شیمیایی آن سال‌ها و فداکاری‌های همسرش سخن گفت و اشرف فرد، همسر سردار ابوالقاسم فروتن، رئیس دفتر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، خاطرات اندوه‌بار شیمیایی شدن همسرش و توسلش به بارگاه امام رضا (ع) را روایت کرد.

پس از آن دکتر زهرا مظلومی‌فرد، همسر دکتر سید مسعود خاتمی، رئیس سابق بهداری سپاه و نمایندۀ فعلی مجلس شورای اسلامی، به مرور خاطراتی از شش ماه اسارت همسرش در دست حزب دموکرات کردستان و دعای امام خمینی (ره) برای آزادی او  پرداخت. سپس، فاطمه امرالله‌زاده، همسر دکتر احمد شجاعی باغینی گفت که چگونه همسرش در نخستین جلسۀ خواستگاری به او گفته است: «من ممکن است شهید شوم.» همچنین روایت کرد که چطور در ماه‌های آخر منتهی به پیروزی انقلاب، در خانۀ اجاره‌ای تازه‌عروس که فقط دو اتاق بود، دستگاه چاپ گذاشته بودند و علاوه بر اعلامیه نشریه‌ای به نام «پیام نهضت» منتشر می‌کردند تا مردم از اخبار انقلاب، به‌سرعت و بدون سانسور، باخبر شوند. فاطمه حبیبی، همسر مرحوم دکتر اسماعیل جبارزاده، فرمانده بهداری سپاه عاشورا و نمایندۀ اسبق مجلس، نیز از غیبت‌های طولانی‌مدت او و بی‌خبری و نگرانی دربارۀ سلامت یا شهادتش گفت.
رونمایی از کتاب «باهمان تنهایان»

در پایان این مراسم از کتاب «باهمان تنهایان» مجموعۀ خاطرات خواندنی 16 نفر از همسران پزشکان، امدادگران و فرماندهان بهداری رزمی دفاع مقدس رونمایی شد. این کتاب که به کوشش مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت و به قلم مریم نظام‌دوست در نشر ازنوکتاب منتشر شده است.

نشر ازنوکتاب به‌تازگی آغاز به کار کرده و بر ثبت و بررسی فعالیت‌های حوزۀ بهداشت و درمان جنگ تمرکز دارد. این انتشارات تا کنون چهار عنوان و هفت جلد کتاب منتشر کرده است.

دفاع مقدس ,

در انتهای این شب خاطره، از راویان کتاب «باهمان تنهایان» و نویسنده و پژوهشگران آن تقدیر شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

مجموعه شعر «توپ عطری» برای بچه‌ها منتشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، مجموعه شعر «توپ عطری» سروده مریم زرنشان به‌تازگی با تصویرگری ندا بشرخواه توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «همیشه بهار» برای گروه سنی ۹ سال به بالا عرضه شده است.

«همیشه بهار» عنوان مجموعه‌ای است که شعرهای کودک و نوجوان بر اساس سبک زندگی سالم به شیوه‌ی طب سنتی سروده شده است. این کتاب شامل هفت قطعه شعر با عنوان‌های «چیپس خرما، چای جادویی، معما، گوشواره، توپ عطری، زردآلو و سوغات» است.

در شعر «چای جادویی» این کتاب می‌خوانیم:

بابا به دستش بود/ یک دسته آویشن/ مثل نسیم آمد/ از کوه پیش من/ یک بوی خوب و تند/ در خانه‌مان پیچید/ مامان من فوری/ برگ و گُلش را چید/ دم کرد آویشن/ به‌به عجب بویی/ من با عسل خوردم/ یک چای جادویی!

این‌کتاب با ۲۴ صفحه و شمارگان ۲ هزار نسخه عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

مؤسسه دهخدا از گذشته تا امروز؛ چراغی که علی‌اکبرخان روشن کرد


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: مؤسسه دهخدا اسفند سال ۱۳۲۴ شمسی تأسیس شد. سنگ بنای این مؤسسه توسط مجلس شورای وقت در خانۀ علامه علی اکبر دهخدا با مدیریت خود ایشان نهاده شد، و پس از درگذشت علی اکبر دهخدا در دی‌ماه ۱۳۳۴، به مدت دو سال به مجلس شورای ملی منتقل شد.

دو سال و دو ماه بعد (در اسفند ۱۳۳۶) مجلس شورای ملی مؤسسه را همراه با بودجه آن به دانشگاه تهران واگذار کرد. دانشگاه هم آن را با همان اساسنامه و ساختار و بودجه به دانشکده ادبیات سپرد و خانه جدید این مؤسسه این بار، ساختمانی در باغ نگارستان بود؛ و همانجا ماند تا دکتر محمود افشار یزدی _که به دهخدا و لغت‌نامه او اعتقاد عمیقی داشت_ یکی از مرغوب‌ترین زمین‌هایش را در شمیران برای استقرار مؤسسه لغت‌نامه دهخدا وقف دانشگاه تهران کرد. او بدون اخذ اجاره، ساختمانی را در همان زمین‌ها در اختیار مؤسسه گذاشته بود، بعدها دانشگاه در همین زمین ساختمان جدیدی ساخت و ساختمان قبلی را به موقوفات دکتر افشار یزدی برگرداند.

گذر از ناملایمات زمانه

در طول این سال‌ها و پس از درگذشت دکتر محمد معین، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا تحت ریاست دکتر سیدجعفر شهیدی و معاونت دکتر غلامرضا ستوده، با همان بودجه ناچیزی که مجلس تصویب کرده بود و با ناملایمات بسیار به حیات خود ادامه داد، تا کار تألیف و چاپ لغت‌نامه به پایان رسید. بلافاصله جمعی از مؤلفان و اساتید فرهنگ نویسی یعنی استادان: سیدمحمد دبیرسیاقی، سیدجعفر شهیدی، احمدی گیوی، رسول شایسته حسن انوری، نجفی اسداللهی و چند تن دیگر تصمیم می‌گیرند که به وصایای دهخدا عمل نمایند. پیشنهاد تألیف ذیلی بر لغت‌نامه دهخدا به دلایلی تصویب نمی‌شود و بعداز گفتگوهای بسیار و موافقت‌ها و مخالفت‌ها، تألیف لغت‌نامۀ بزرگ فارسی به پیشنهاد دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی، که در تألیف لغت‌نامۀ دهخدا نقش اساسی داشته است تصویب می‌شود، و هیئت رئیسۀ وقت دانشگاه تهران نیز آن را تصویب و ابلاغ می‌کند.

مسوّده و پیش‌نویس لغت‌نامه فارسی

تألیف این لغت‌نامه نیز از توصیه‌های علامه دهخداست، که می‌نویسد: «این لغت‌نامه (لغت‌نامه دهخدا) مسوّده و پیش‌نویس لغت‌نامه فارسی است». اما برای آن آنگونه که باید ساز و کار مناسبی درنظر گرفته نمی‌شود. کار بزرگ است و عُدّه ناچیز. مؤلفان که تعدادشان کم شده است سخت مشغول کار می‌شوند.

در سال ۱۳۶۵ پیشنهاد تأسیس مرکز آموزش بین‌المللی زبان فارسی، از طرف دکتر سیدجعفر شهیدی و دکتر غلامرضا ستوده به دانشگاه تهران داده شد و تأسیس آن مورد موافقت قرار گرفت. با راه اندازی این مرکز، اصلاح و تغییر اساسنامه در دستور کار قرار می‌گیرد. به دلایل بسیار، دکتر شهیدی و دکتر ستوده می‌خواهند مؤسسه از بدنۀ دانشکدۀ ادبیات جدا شود و زیر نظر مستقیم رئیس دانشگاه به فعالیت خود ادامه دهد. از این به بعد است که مؤسسه گام در راه پیشرفت و پویایی می‌گذارد و علاقه‌مندان غیرایرانی برای یادگیری زبان به مؤسسه می‌آیند.

در کنار تألیف لغت‌نامه بزرگ فارسی، چاپ رایانه‌ای لغت‌نامه دهخدا با همکاری ناشر خصوصی آغاز می‌شود، با درخواست دکتر ستوده جمع اندک ویراستاران که اکنون در زمینۀ فرهنگ‌نویسی تجربه‌هایی اندوخته‌اند، گروه دوم مؤلفان لغت‌نامۀ بزرگ فارسی را تشکیل می‌دهند و زیر نظر دکتر سیدجعفر شهیدی تألیف حرف جیم لغت‌نامۀ بزرگ فارسی را آغاز می‌کنند. چند ماهی بیش نمی‌گذرد که چاپ دوم کامپیوتری لغت‌نامه با ویرایشی تازه برای اینکه با فناوری جدید هماهنگ شود آغاز می‌شود.

با تمام شدن کار چاپ دوم، تهیه سی دی لغت‌نامه در دستور کار قرار می‌گیرد. این سی دی به عنوان اولین فرهنگ دیجیتالی زبان فارسی در بنیاد ایرانشناسی توسط معاون رئیس جمهور وقت در سال ۱۳۸۵ رونمایی می‌شود و تألیف و تدوین فرهنگ متوسط دهخدا که آن نیز توصیۀ علامه دهخداست آغاز می‌گردد. این فرهنگ ۵ سال طول می‌کشد تا تمام شود. تعداد زبان‌آموزان سال به سال افزایش می‌یابد، از این راه‌ها درآمد نسبتاً خوبی عاید دانشگاه تهران و انتشارات دانشگاه می‌شود و بهرۀ مؤسسه مبلغ ناچیزی است که فقط بتواند هزینه‌های جاری‌اش را پرداخت کند. همۀ این کارها با عشق توسط نیروهای انگشت‌شمار و با دریافت حقوق‌های بسیار ناچیز انجام می‌شود.

جایِ خالیِ بزرگان

در طول این سال‌ها مؤسسه چند تن از بزرگان خود را از دست می‌دهد. دکتر شهیدی، دکتر دبیرسیاقی، استاد دیوشلی، دکتر احمدی گیوی آسمانی می‌شوند و دکتر غلامرضا ستوده بازنشسته می‌شود. تألیف حرف آ و الف لغت‌نامۀ بزرگ فارسی در هفت جلد به پایان می‌رسد. چند تنِ باقی‌مانده از ویراستاران چاپ‌های کامپیوتری به جمع مؤلفان می‌پیوندند. تألیف حرف ب شروع می‌شود دکتر حسن انوری که برای تألیف فرهنگ سخن مؤسسه را ترک کرده بود، دوباره به جمع مؤلفان می‌پیوندد و تألیف قسمت‌هایی از حرف ب را آغاز می‌کند یک مجلد از حرف ب (جلد ۸) شامل ۵ جزوه به چاپ می‌رسد، نرم‌افزار گنجینۀ لغتِ دهخدا با کمک مؤسسۀ علوم کامپیوتری نور تهیه می‌شود، طرح تألیف فرهنگ ۶ جلدی دهخدا به خاطر هزینۀ زیاد و عدم بودجه روی میز می‌ماند. همکاران در بخش آموزش چندین جلد کتاب آموزش زبان فارسی در سطوح مختلف تألیف می‌کنند. دانشجویان رو به افزونی گذاشته‌اند، ساز وکار پذیرش دانشجو بهتر می‌شود. در این چند سال بعد از شادروان دکتر شهیدی، دکتر افخمی و دکتر درزی از گروه زبان‌شناسی به مسند ریاست می‌نشینند. انتخاب رئیس مؤسسه از گروه زبانشناسی با توجه به آموزش زبان و فرهنگ‌نویسی تصمیم کاملاً درستی است. کارها همچنان با افت و خیز ادامه می‌یابد. بنیاد حامیان دهخدا با حضور شخصیت‌های فرهیخته تأسیس می‌شود.

کرونا سرمی‌رسد

به یکباره کرونا سرمی‌رسد و کاسه کوزه‌ها را به هم می‌ریزد. زبان‌آموزان به حداقل می‌رسند. دکتر درزی، به درستی دکتر بیجن‌خان استاد زبان‌شناسی را به عنوان معاون علمی برمی‌گزیند. ایشان که کوله‌باری از تجربه در زمینۀ آموزش زبان فارسی دارد و فوت وفن زبان را می‌شناسد، تغییرات ساختاری در نحوۀ آموزش زبان فارسی را آغاز می‌کند. آموزش آنلاین راه می‌افتد. بعد از استعفای دکتر درزی، دکتر بیجن‌خان حکم ریاست می‌گیرد. ایشان معاون علمی خود را نه از دانشکدۀ ادبیات بلکه از دانشکدۀ علوم و فنون با تخصص علوم کامپیوتری با گرایش پردازش زبان، به نام دکتر هادی ویسی انتخاب می‌کند. دانش ایشان و تجربه‌های دکتر بی‌جن‌خان و هنر و توانایی‌های آقای مهدی تجلی و همکاری صمیمانۀ همکاران آموزش باعث رشد و شکوفایی مرکز بین‌المللی آموزش زبان می‌گردد. در بخش تألیف نسخۀ برخط لغت‌نامۀ دهخدا که سال‌ها روی آن کار شده آمادۀ رونمایی می‌شود. دکتر نیلی و هیئت معاونین ایشان از این نسخه رونمایی می‌کنند. جلد ۹ لغت‌نامۀ بزرگ فارسی شامل ۵ جزوۀ دیگر از حرف ب آماده چاپ می‌شود.

نخستین جایزه علی‌اکبر دهخدا

نخستین جایزۀ علی‌اکبر دهخدا به پیشنهاد دکتر شفیعی کدکنی در اردیبهشت ۱۴۰۱ با حمایت بنیاد حامیان به نحو شایسته ای برگزار می‌شود. همزمان استودیوی مؤسسه که با مشارکت کانون فرهنگی قلمچی ساخته شده است، افتتاح می‌گردد. در خردادماه ۱۴۰۱ نخستین جشنوارۀ بین‌المللی آموزش زبان با حضور آنلاین زبان‌آموزانی از کشورهای گوناگون که فارسی را درمؤسسه آموخته‌اندف برگزار می‌شود. طرح راه اندازی سامانه جامع فارسی آموز برخط (آنلاین) در دستور کار قرار می‌گیرد. موضوع به کار گیری روش‌های نوین فرهنگ‌نویسی با استفاده از تکنولوژی و هوش مصنوعی برای تسریع در کار تألیف لغتنامۀ بزرگ فارسی پیشنهاد می‌شود.

دوران فترت

باز اما اوضاع دگرگون می‌شود دکتر بی‌جن‌خان قبل از به پایان رسیدن حکمش عزل می‌شود و دکتر حمیرا زمردی توسط آقای دکتر مقیمی رئیس پیشین دانشگاه به ریاست مؤسسه لغت‌نامه دهخدا منصوب می‌شود. دکتر ویسی استعفا می‌دهد و مؤلفان پس از حدود ۶۰ سال حضور و کار مداوم در پی عزل دو تن از اعضای کارآمد و خبره مؤسسه، برای اولین بار به اعتراض مؤسسه را ترک می‌کنند.

شد آنکه اهل نظر بر کناره می‌رفتند

تا آذر ۱۴۰۳ که تقریباً ۲۹ ماه از آن تاریخ می‌گذشت، طبق روایت کارکنان مؤسسه، این مرکز در نتیجه مدیریت اخیر، از خود هیچ نداشت، از کارمندانش جز تعدادی انگشت‌شمار باقی نمانده‌بودند، بقیه هرکدام به جایی فرستاده شده‌اند. برخی از اموالش به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برده شده و چارت سازمانی مؤسسه تغییر داده شده است. به طور غیرقانونی در اساسنامه مصوب مؤسسه دست برده‌اند و خلاصه اینکه گامی در ارتقا آن برداشته نشده است. با این همه:

برآید سرخ گل خواهی نخواهی

اگر خود صدخزان آرد تباهی

خوشبختانه با تغییر ریاست دانشگاه تهران و بالتبع رئیس دانشکده ادبیات، به قول حافظ:

شد آنکه اهل نظر بر کناره می‌رفتند،

هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش

با بازگشت دکتر بی جن خان به ریاست مؤسسه، اساتید مؤلف بعد از سه سال به این خانه بازگشته‌اند تا به گفته خودشان، چراغی که علامه دهخدا سال‌ها پیش برفروخته بود خاموش نشود، باز شعله بکشد و نور بیافشاند.



منیع: خبرگزاری مهر

آخرین وضعیت حضور ناشران دانشگاهی و خارجی در نمایشگاه کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمود آموزگار، مدیر نشر «کتاب آمه» و رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران اظهار کرد: تردیدی نیست که واسپاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب به ناشران، اتفاق مثبتی است. من از زمانی که در نمایشگاه مسئولیت داشتم به دنبال این بودم که این کار به‌درستی انجام شود تا متناسب با مجموعه مسائلی که در اجرا و برگزاری این رویداد وجود دارد، حلقه‌های مختلف زنجیره نشر با یکدیگر در ارتباط باشند.

وی ادامه داد: از زمان دولت یازدهم این کار آغاز شد و فراز و نشیب‌هایی هم داشت؛ ولی در نهایت فکر می‌کنم همکاری بین دولت و بخش خصوصی در این زمینه توفیق زیادی داشته است. سیدعباس صالحی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، نقش مؤثری در کاهش ناهنجاری‌ها، بهبود روش‌های مصرف یارانه و تعامل با بخش خصوصی، تعامل با ظرفیت نشر و طرح‌های فصلی داشت که امیدواریم این نگاه را در دولت چهاردهم نیز ادامه دهد و حتی بهبود ببخشد.

رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران بیان کرد: در دولت سیزدهم به جز موضوع «پایتخت کتاب» سایر موارد یاد شده فراموش شد. برای مثال یکی از دستاوردهای زمان سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویب آئین‌نامه بند ج ماده 92 بوده است که می‌تواند تغییرات بزرگی را در صنعت نشر رخ ‌دهد.

وی در پایان گفت: یکی از اتفاقات نمایشگاه کتاب در دو سال اخیر اجازه‌دادن به حضور کتابفروشان در آن بود. کتابفروشان در آن دوره اقدام به فروش کتاب همه ناشران می‌کردند که این موضوع سبب می‌شد نمایشگاه به انحراف برود که خوشبختانه این مسئله نیز امسال حل شد. البته به نظر من در برگزاری نمایشگاه کتاب به‌طورکلی باید به سمت رویداد نمایشگاهی برویم نه رویداد مبتنی بر فروش.

اعلام آمادگی 230 ناشر دانشگاهی برای حضور در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران

کاظم آرمان‌پور درباره حضور ناشران دانشگاهی در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند. به دلیل مشکلات رفت‌وآمد خوشبختانه امسال ناشران دانشگاهی تغییر جانمایی داشتند و به رواق شرقی منتقل شدند که اتفاق مبارکی است.

وی ادامه: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کردند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند و 30 ناشر به‌صورت تعاملی حضور دارند. به‌این‌ترتیب سه هزار و 900 مترمربع برای جانمایی این ناشران فضا در اختیار گرفته‌ایم.

آرمان‌پور با اشاره به اینکه یکی از فعال‌ترین بخش‌های نمایشگاه کتاب تهران، بخش ناشران دانشگاهی است افزود: مسائل و مشکلات ناشران دانشگاهی در این بخش بحث و پیگیری می‌شود و 47 برنامه متنوع در سرای علمی و فرهنگی خواهیم داشتیم.

مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درباره نزدیکی این بخش با کودک‌ونوجوان گفت: ازآنجایی‌که خانواده‌ها بیشتر با فرزندان‌شان به نمایشگاه کتاب می‌آیند، سال‌های پیش به دلیل جانمایی نامناسب از بازدید بخش دانشگاهی صرف‌نظر می‌کردند؛ اما با تغییر جانمایی این امکان ایجاد شده که بخش دانشگاهی در دسترس خانواده‌ها قرار بگیرد و طبیعتاً اتفاقات خوبی را برای این بخش شاهد هستیم.

12 تن بار ناشران خارجی وارد گمرک نمایشگاه شد

نخستین محموله کتاب ناشران خارجی سی‌و‌ششمین نمایشگاه کتاب تهران وارد گمرک نمایشگاه کتاب تهران شد.

علیرضا نوری‌زاده، مدیرکل اداره مجامع و تشکل‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ورود نخستین محموله بار ناشران خارجی به گمرک نمایشگاه خبر داد و گفت:‌ به‌زودی، کار بررسی این کتاب‌ها در کارگروه نظارت و ارزشیابی کتاب‌های خارجی آغاز می‌شود.

وی ادامه داد: این بار شامل 25 تن کتاب در موضوعات حوزوی و مذهبی و متعلق به 12 ناشر حوزه عربی است،‌ که در کشور لبنان جمع‌آوری و در قالب 565 کارتن کتاب به نمایشگاه تهران ارسال شده است.

به گفته نوری‌زاده، محموله دیگری نیز از ناشران خارجی در راه است که 12 تن  کتاب متعلق به ناشران لاتین است،‌ این بار نیز از لندن به صورت هوایی به ایران ارسال شده است. 12 تن بار دیگر نیز از ناشران حوزه عتبات عراق به مقصد ایران ارسال شده که به زودی وارد نمایشگاه خواهد شد،‌ سایر ناشران عراقی نیز بارهای خود را ارسال کرده‌اند که به‌زودی به ایران می‌رسد.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پیشنهاد ساخت «دهکده فارسی» در تایلند


به گزارش خبرگزاری مهر، هفتادمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و تایلند با هدف بررسی و گفت وگو در مورد مسائل فرهنگی و همکاری‌های مشترک، با حضور نمایندگان بنیاد شیخ احمد قمی و انجمن خاندان بونناک در ساختار حکومتی تایلند به میزبانی رایزنی فرهنگی ایران برگزار شد.

در این نشست فرهنگی، ناصرالدین حیدری سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند، به اهمیت دیدار و گفتگو با نمایندگان بنیاد شیخ احمد قمی و خاندان بونناک اشاره کرد و این جمع را نمادی از روابط تاریخی و فرهنگی عمیق میان ایران و تایلند دانست.

وی افزود: نقش شیخ احمد قمی در تقویت روابط میان دو ملت ایران و تایلند نه تنها در گذشته حائز اهمیت بوده است، بلکه امروز نیز می‌تواند الگویی برای دیپلماسی فرهنگی و همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان و فرهنگ‌ها باشد و از طرفی این شخصیت برجسته نه تنها یک عالم و تاجر موفق بلکه به‌عنوان پل ارتباطی میان اسلام و بودیسم نیز نقش‌آفرینی کرده است.

سفیر ایران در تایلند در ادامه به روابط دیرینه ایران و تایلند که بیش از ۴۲۰ سال سابقه دارد، اشاره کرد و گفت: این روابط نمونه‌ای از تعامل مثبت میان دو ملت بوده است. همچنین، ایشان به سالگرد هفتادمین روابط دیپلماتیک ایران و تایلند به‌عنوان فرصتی مهم برای تقویت روابط در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، و گردشگری اشاره کردند و خواستار بهره‌گیری از این مناسبت برای تقویت تعاملات دوجانبه شدند.

حیدری بر اهمیت معرفی شخصیت شیخ احمد قمی به مردم تایلند و نهادهای دولتی تأکید و پیشنهاد کرد که علاوه بر برنامه‌های فرهنگی، مستندات بیشتری در مورد زندگی و نقش او تهیه و از طریق انتشار کتاب‌ها، مقالات و تولیدات رسانه‌ای در سطح گسترده‌تری معرفی شود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، به موضوع گردشگری پرداخت و ابراز کرد: ایران و تایلند می‌توانند از ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی خود برای تقویت این حوزه استفاده نمایند که مسیرهای گردشگری جدیدی مرتبط با میراث شیخ احمد قمی در تایلند طراحی و تبلیغ شود.

سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند به اهمیت همکاری‌های اقتصادی در کنار روابط فرهنگی اشاره کرد و از نهادهای ایرانی و تایلندی خواست با برنامه‌ریزی دقیق، روابط تجاری میان دو کشور را گسترش دهند چون روابط فرهنگی می‌تواند بستری برای تعاملات اقتصادی و تبادل دانش نیز باشد.

حیدری در ادامه به اهمیت تبادل فناوری و همکاری‌های علمی میان ایران و تایلند اشاره کرد و گفت: ایران و تایلند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های علمی و فناوری خود می‌توانند در زمینه‌های مختلف به توسعه همکاری‌های مشترک بپردازند.

وی پیشنهاد کرد با برگزاری نشست‌ها و نمایشگاه‌های تخصصی در حوزه‌های فناوری‌های نوین، مانند نانو تکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری انرژی‌های تجدید پذیر، و مدیریت منابع آبی، امکان تبادل دانش و تجربه میان متخصصان دو کشور فراهم شود چون این‌نشست‌ها می‌توانند بستری برای شناسایی فرصت‌های جدید همکاری و گسترش تعاملات علمی و فناورانه باشند و می‌توان با برگزاری برنامه‌های مشترک، مانند کارگاه‌های آموزشی و پروژه‌های تحقیقاتی، تجربیات و دانش ایران به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند درمان ناباروری و تولید داروهای نوترکیب، در این زمینه‌ها را به اشتراک گذاشت. در حوزه کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی نیز، دو کشور می‌توانند با اجرای پروژه‌های مشترک، مانند مدیریت پایدار منابع آبی و بهینه‌سازی سیستم‌های کشاورزی، به توسعه پایدار در این حوزه کمک کنند.

سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند گفت: برگزاری نشست‌های مشترک علمی در حوزه‌های انرژی، محیط زیست، و فناوری اطلاعات می‌تواند به تبادل فناوری و گسترش همکاری‌های صنعتی میان دو کشور کمک کند.

مهدی زارع بی عیب رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تایلند نیز در این‌برنامه با یادآوری نقش تاریخی و برجسته شیخ احمد قمی در تقویت روابط فرهنگی و اجتماعی میان ایران و تایلند گفت: این عالم برجسته و شخصیت معنوی، نمادی از دیپلماسی فرهنگی و الگویی برای تعامل موفق میان فرهنگ‌ها و ادیان است. دانش، حکمت، و اخلاق شیخ احمد قمی باعث شد که او در دوران خود اعتماد و احترام جامعه تایلندی را جلب و روابطی پایداری را میان ایران و تایلند ایجاد و در دوره‌ای که ارتباطات میان ملت‌ها محدود بود، با آمیختن جایگاه ویژه علم و معنویت پیوندهای فرهنگی این دو کشور را گسترش داد.

وی افزود: میراث شیخ احمد قمی تنها به گذشته تعلق ندارد، بلکه چراغی برای آینده است. این میراث نشان‌دهنده اهمیت ارزش‌های مشترک انسانی و معنوی در ایجاد روابط پایدار میان ملت‌ها است. امروز، در دنیایی که با چالش‌های متعددی روبرو است، بیش از هر زمان دیگری به درس‌هایی از تاریخ نیاز داریم. شیخ احمد قمی به ما آموخت که چگونه می‌توان از طریق گفت‌وگو، همدلی و احترام متقابل، پایه‌های صلح و دوستی پایدار را بنا کرد و وظیفه ماست که این نمونه از دیپلماسی فرهنگی و ارتباط میان ملت‌ها را به جهان معرفی کنیم. در این راستا برنامه‌های فرهنگی و پژوهشی مشترکی میان ایران و تایلند باید طراحی و اجرا شود که به معرفی هر چه بیشتر این شخصیت برجسته وخدمات او به جامعه بین‌المللی پرداخته شود.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تایلند در پایان با قدردانی از تلاش‌های خاندان شیخ احمد قمی در حفظ این میراث ارزشمند، بر ضرورت برنامه‌ریزی دقیق و همکاری‌های مشترک برای گرامیداشت هفتادمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و تایلند تأکید و ابراز امیدواری کرد این نشست آغازی برای تعمیق روابط فرهنگی و اجتماعی میان ایران و تایلند باشد.

وی افزود: امیدوارم این همکاری‌ها بتواند به توسعه پایدار روابط فرهنگی، علمی و اقتصادی میان ایران و تایلند منجر شود. چون چنین رویدادهایی، فرصتی ارزشمند برای گرامیداشت میراث مشترک و ایجاد پل‌های تازه برای همکاری‌های آینده هستند.

در ادامه، نمایندگان بنیاد شیخ احمد قمی از آمادگی خود برای همکاری‌های مشترک خبر دادند و پیشنهاداتی برای برگزاری نمایشگاه‌ها، سمینارها، و پروژه‌های فرهنگی ارائه کردند. آن‌ها گفتند تقویت روابط میان دو کشور می‌تواند بستری برای گسترش تعاملات در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، و آموزشی باشد.

یکی از موارد مطرح شده در این نشست، بررسی ریشه‌های تاریخی خاندان بونناک و نقش آن‌ها در تقویت روابط ایران و تایلند بود. اعضای این خاندان با اشاره به تاریخچه مهاجرت شیخ احمد قمی و نقش او در جامعه تایلند، خواستار مطالعه بیشتر بر روی اسناد تاریخی مرتبط شدند تا جنبه‌های ناشناخته این تاریخ ارزشمند روشن‌تر شود.

اعضای خاندان بونناک در این نشست پیشنهاد تأسیس یک «دهکده فارسی» در تایلند را مطرح کردند. این پیشنهاد با هدف گرامیداشت پیوندهای عمیق تاریخی میان ایران و تایلند و تقویت ارتباطات فرهنگی میان دو ملت ارائه شد که در این دهکده فارسی می‌تواند برای معرفی میراث غنی فرهنگی و تاریخی ایران به مردم تایلند و همچنین گردشگران بین‌المللی عمل کند و شامل عناصری از معماری سنتی ایرانی، مانند باغ‌های ایرانی، بازارچه‌های محلی، و نمایشگاه‌های صنایع‌دستی می‌شود.

نمایندگان خاندان بونناک اعلام کردند این دهکده نه تنها مکانی برای نمایش تاریخ و فرهنگ ایران و فضایی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی مشترک مانند جشن‌های نوروز، نمایشگاه‌های هنری و نشست‌های ادبی خواهد بود، بلکه می‌تواند به توسعه گردشگری و ایجاد فرصت‌های جدید اقتصادی در منطقه نیز کمک کند.

این پیشنهاد مورد استقبال رایزن فرهنگی ایران قرار گرفت و وی بر اهمیت برنامه‌ریزی دقیق و همکاری‌های مشترک میان دو کشور برای تحقق این ایده تأکید کرد.

زراع بی‌عیب پیشنهاد داد تیم‌های مشترک متشکل از معماران، طراحان فرهنگی، و پژوهشگران از ایران و تایلند تشکیل شوند تا ابعاد مختلف این پروژه بررسی و اجرایی شود.



منیع: خبرگزاری مهر

‌سکوت ایران در قبال تصمیم مهم دولت هند برای زبان فارسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمی‌توان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرن‌هاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک هند شناخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از حیات آن را هنوز هم می‌توان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.

میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که می‌توان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازه‌ای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبه‌قاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سال‌های گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسی‌های آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبان‌ها انتقاد کرده‌اند.

دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامه‌ای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغه‌مندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظاره‌گر باشند.

سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی

مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در این‌باره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفت‌وگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقه‌مند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاست‌های خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمی‌شود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق می‌توان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.

زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبان‌هایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبان‌آموزان آینده بهتری را به تصویر می‎کشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب می‌شود. بنا بر بررسی‌های صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفق‌ترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار می‌رود که دیگر زبان‌ها در سال‌های آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازه‌نفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب می‌شوند، هر ساله افزایش می‌یابد.

در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبان‌آموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون می‌‎شود، مزیت کمی نیست. خواجه‌پیری معتقد است باید مزیت‌های فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقه‌های امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان هم‌بستگی میان ملت‌هاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.

چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندی‌ها نیست؟

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبان‌های پیشرفته شغل و امکانات پیدا می‌کنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیبایی‌های این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چاره‌جویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است. 

روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند

این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و ده‌ها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاه‌ها کاسته شد. پیش‌تر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کم‌کم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.

به گفته او؛ یکی از علل بی‌توجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان می‌نوشتند و می‌نویسند. از سوی دیگر، در دپارتمان‌های فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس می‌کنند. 

آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند

هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سال‌ها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سال‌های اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایه‌گذاری‌هایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور می‌گذارد؟ خواجه‌پیری یکی از دغدغه‌ها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانی‌ها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان می‌کند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیون‌ها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیب‌ها برنمی‌آید.

مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار می‌نماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشه‌های خود را به زبان فارسی تألیف می‌کردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام می‌گرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی می‌خواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی می‌آموخت. کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را می‌خواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع می‌توان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی می‌بینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتاب‌های دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.

قدم‌های آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسی‌ها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کم‌کم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسی‌ها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راه‌اندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کم‌کم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب می‌شد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته می‌شود. 

خواجه‌پیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسی‌ها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاش‌های بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربه‌هایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسی‌ها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد. 

 نسخه‌های فارسی که سر از لندن درآوردند

به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانه‌ها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب‌ به زبان فارسی بود، اما با بی‌توجهی به کتابخانه‌ها، کم‌کم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانه‌ها نیز مورد هجوم انگلیسی‌ها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود می‌نویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسی‌ها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی  افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتاب‌های نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.

مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالس‌المؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبان‌های فارسی و عربی نگهداری می‌شد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخه‌های خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرست‌نویسی با نسخه‌های خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانه‌های مهم اسلامی در آن منطقه به شمار می‌رود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

او ادامه داد: همراه با فهرست‌نگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبان‌های عربی و فارسی نگهداری می‌شد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاه‌های جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقبات‌الانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانه‌های بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخه‌ها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتاب‌هایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.

مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه

به گفته خواجه‌پیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله می‌توان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتال‌سازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخه‌های بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتال‌سازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتال‌سازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.

خواجه‌پیری در بخش دیگر صحبت‌های خود به علاقه هندی‌ها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامه‌نگاری زیاد انجام می‌شد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاش‌های شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.

به گفته او؛ از جمله این موارد می‌توان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سال‌ها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار می‌آید. که خلاصه‌نگاری، دیجیتال‌سازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است. 

به نظر می‌رسد  آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبه‌قاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته می‌شود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” به‌عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گسترده‌تر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهره‌برداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم