ترجمه باهره راسخ از «به‌خونسردی» به چاپ پنجم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، رمان ژورنالیستی‌جنایی «به‌خونسردی» نوشته ترومن کاپوتی با ترجمه باهره راسخ به‌تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ پنجم رسیده است.

ترومن گارسیا کاپوتی نویسنده این‌کتاب، با نامِ اصلی ترومن استرِکفوس پارسِنز در سی‌ام سپتامبر ۱۹۲۴ در نیواُرلئان به دنیا آمد. در نوجوانی تصمیم گرفت قیدِ تحصیلاتِ دانشگاهی را بزند و به دنبال نویسندگی برود. اوایلِ دهه چهلِ میلادی دو سالی را در هفته‌نامه نیویورکر کارِ شاگردی و پادویی کرد و بعد به‌خاطر توهین به رابرت فراستِ شاعر از آن‌جا بیرونش انداختند. بیست و یکی دوساله که شد، چاپِ نخستین داستان‌های کوتاهش در نشریه معتبرِ هارپرز بازار شهرتی در دنیای ادبیات برایش به‌هم زد و همان سال‌ها نخستین رمانش را هم نوشت. گذرگاهِ تابستان، رمانی که تا سال‌ها بعدِ مرگش منتشر نشد. دو رمانِ نخستی که منتشر کرد، «صداهای دیگر، اتاق‌های دیگر» و «چنگِ علف» بر آوازه‌اش افزودند.

کاپوتی عاشقِ معاشرت و بازیگوشی و سَرک کشیدن به هر سوراخی بود. حالا که بین قصه‌نویس‌ها برای خودش نامی درکرده بود، تصمیم گرفت عرصه‌های دیگر را هم بیازماید. اقتباسی نمایشی از چنگِ علف و نمایش‌نامهٔ موزیکالِ گلخانه جست و خیزهایش در تئاترند. از پی‌اش سری به هالیوود زد و خودش را در فیلم‌نامه‌نویسی محک زد. شیطان را شکست بده که جان هیوستن ساختش و یک دهه بعدتر در قتل به دلیلِ مرگ بازیگری را هم تجربه کرد. هم‌هنگامِ این‌ها مقدار زیادی گزارش برای معتبرترین نشریاتِ آمریکا نوشت و به سبکی شخصی و بدیع در روزنامه‌نگاری رسید.

«به‌خونسردی» ترکیبی غریب از رمان‌نویسی و روزنامه‌نگاری، تجربه گزارش یک قتلِ واقعی به میانجی فنون و شگردهای داستان‌نویسی که حاصل، یکی از درخشان‌ترین رمان‌های ادبیاتِ آمریکاست. کاپوتی سال‌های آخرِ عمر را به‌شدت گرفتارِ انواع مخدر بود و مجموعه آثارش حجمِ چندان عظیمی نیستند اما غِنا و ابداعات‌شان بر داستان‌نویسی و روزنامه‌نگاری نسل‌های بعدی تأثیری قطعی و آشکار گذاشتند. این‌نویسنده کل زندگی را خوش گذراند و ۲۵ اوتِ ۱۹۸۴ در بستر بیماری از سرطانِ ریه درگذشت.

این‌کتاب کاپوتی، داستانی واقعی است که به سبک ابداعی نویسنده، رمان غیرداستانی خلق شده است. داستان روایت قتل چهارنفر از افراد خانواده‌ای در دهکده‌ای در کانزاس است. پیش از دستگیری قاتلان نویسنده برای نوشتن ماجرای قتل به کانزاس رفت و پس از صرف شش سال وقت، داستان تکوین یافت. موفقیت کتاب به حدی بود که عنوان دومین کتاب پرفروش جنایت واقعی در تاریخ نشر را از آن خود کرد، به خونسردی در این ژانر کتابی پیشرو به حساب می‌آید.

«به خونسردی» ابتدا در قالب سلسله مقاله در مجله نیویورکر و پس از آن در سال ۱۹۶۶ توسط انتشارات راندوم‌هاوس چاپ شد. این کتاب با اقبال خوبی مواجه شد و جزء کتاب‌های پرفروش بین‌المللی قرار گرفت. در این داستان علاوه بر ذکر جزئیات فراوان و دقیق درباره زندگی قربانیان و قاتلان آنها به جامعه روستایی محل وقوع جنایت نیز پرداخته شده است. ذکر جزئیات در این رمان غیرداستانی تفاوت آشکار آن از داستا ن واقعی است.

خشونت، ترس جمعی، مجازات اعدام، رؤیای آمریکایی، تقابل رؤیا و واقعیت خانواده و البته تبعیض ازجمله مضامینی‌اند که در این‌کتاب جمع آمده‌اند، رمانی که خودش به آن می‌گفت:nonfiction novel «اولین رمان با داستان واقعی» به‌عبارتی رمانی مبتنی بر اتفاقات واقعی.

چاپ اول ترجمه باهره راسخ از این‌کتاب سال ۱۳۴۷ منتشر شد. او ترجمه‌هایی برای نویسندگان مختلف از جمله ویلیام شکسپیر، وودی آلن، و فریدریش دورنمات انجام داده است، همچنین کتاب «یک زن در دو چهره» از میگل میئورا را به ترجمه کرده است. راسخ در زمینه ترجمه کتاب‌های ادبی و فرهنگی فعالیت دارد و ترجمه‌هایش در ایران به خوبی مورد توجه قرار گرفته‌اند.

چاپ پنجم «به خونسردی» با ۳۶۴ صفحه و قیمت ۴۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد.



منیع: خبرگزاری مهر

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: داریوش شایگان متولد چهارم بهمن‌ماه ۱۳۱۳ خورشیدی در شهر تبریز است که در خانواده‌ای چندزبانی و چندفرهنگی به دنیا آمد. پدرش محمدرحیم شایگان بازرگانی متمول و شیعه مذهب بود و مادرش زولوگیدزه اباشیدزه باگراتیون، اهل گرجستان و سنی مذهب بود. دایه او روس بود و فرزندانِ خانواده از کودکی زبان‌های ترکی، روسی و فارسی را یاد گرفته بودند. او دوره‌ی دبستان تا اول دبیرستان را هم در مدرسه‌ی فرانسوی‌زبان سن‌لوئی تبریز گذراند و زبان فرانسوی نیز به این ترکیب افزوده شد. سپس در ۱۵ سالگی با نیمه‌تمام‌گذاشتن تحصیل در دبیرستان تبریز، به انگلستان رفت و آنجا دبیرستان را به انگلیسی درس خواند.

داریوش شایگان پس از اتمام دوره دبیرستان به ژنو سوئیس رفت و ابتدا تحصیل در رشته پزشکی را آغاز کرد، اما پس از یک سال آن را رها کرد و به تحصیل هم‌زمان در رشته‌های علوم سیاسی، فلسفه و زبان‌شناسی پرداخت. در دوران تحصیل، او به مطالعه آثار ادیبان و فیلسوفان بزرگی مانند پل والری، مارسل پروست، کارل گوستاو یونگ، شارل بودلر و راینر ماریا ریل که علاقه‌مند شد و با فرهنگ و ادبیات اروپا در قرن بیستم آشنا گردید. در دانشگاه ژنو، شایگان تحت تأثیر استادش ژان هربر، با اساطیر و حماسه‌های هند آشنا شد و دو سال را صرف یادگیری زبان سانسکریت نزد هانری فرای، هندشناس مشهور، کرد؛ و در ۲۵ سالگی و پس از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت.

پس از بازگشت، شایگان شش سال را به مطالعه و تأمل در عرفان و متون کلاسیک فارسی اختصاص داد و به بررسی آثار الهیاتی و عرفانی پرداخت. در این دوره، او در دانشگاه تهران به تدریس زبان سانسکریت مشغول شد و با سید حسین نصر همکاری کرد. از طریق نصر، با هانری کُربَن، اسلام‌شناس فرانسوی، هم آشنا شد. این مطالعات و ارتباطات، تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری اندیشه‌های فلسفی و عرفانی شایگان گذاشت.

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان

به همین مناسبت نگاهی به یک اثر این اندیشمند شش زبانه می‌کنیم:

پنج اقلیم حضور

کتاب پنج اقلیم حضور نوشته داریوش شایگان یکی از آثار مهم این مولف است که به بررسی و تحلیل عمیق فرهنگ و ادبیات ایران می‌پردازد. این کتاب در واقع تلاشی برای شناخت هویت ایرانی و جنبه‌های مختلف حضور انسان ایرانی در جهان است. شایگان در این اثر به تحلیل روحیه و شخصیت ایرانی با استفاده از دیدگاه‌های فلسفی، روان‌شناختی، و ادبی می‌پردازد.

پنج اقلیم حضور به بررسی پنج چهره برجسته در ادبیات و فرهنگ ایران اختصاص دارد: حافظ، مولانا، سعدی، خیام و فردوسی. شایگان تلاش می‌کند تا از طریق آثار و اندیشه‌های این بزرگان، به درک بهتری از هویت ایرانی و نگاه معنوی ایرانیان به جهان دست یابد. او به تأثیر این شاعران بر ساختار ذهنی و فرهنگی ایرانیان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این شخصیت‌ها پنج بُعد از “حضور” را در فرهنگ ایرانی نمایندگی می‌کنند.

رویکرد شایگان در این اثر، تحلیل فرهنگ ایرانی از منظر تطبیقی است، او از این منظر میان فرهنگ ایرانی و دیگر فرهنگ‌ها ارتباط برقرار می‌کند و به دنبال کشف نقاط اشتراک و تفاوت‌های تفکر ایرانی با تفکر فلسفی غربی است. شایگان با توجه به مشرب فلسفی اش به جنبه‌های عرفانی، فلسفی، و وجودی زندگی در ادبیات ایران توجه ویژه‌ای دارد.

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان

اهمیت این کتاب در چیست؟

این کتاب نگاه تازه‌ای به هویت ایرانی ارائه می‌دهد و آن را در سطحی جهانی بررسی می‌کند. ترکیب تحلیل‌های فلسفی با نگاهی ادبی، باعث می‌شود که اثر هم برای علاقه‌مندان به ادبیات و هم برای دوستداران فلسفه جذاب باشد و در عین حال شایگان به شکلی خلاقانه تلاش می‌کند که تضادها و همزیستی عناصر سنتی و مدرن در فرهنگ ایرانی را شرح دهد.

سبک نوشتاری شایگان در این کتاب، روان و در عین حال پیچیده است؛ او از اصطلاحات فلسفی و تحلیل‌های دقیق استفاده می‌کند، اما تلاش دارد که مطالب برای خواننده عام نیز قابل فهم باشد.

آن طور که خودش در این باره نوشته است «شالوده این مقالات، بر اساس زاویه دید من نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی ریزی شده است؛ بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگشان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشتشان رسوخ کرده و سایه‌ای سنگین بر کل جهان بینی آنان افکنده است؟ غرض از این قلم فرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته اند… به نظرم پیوندی از این دست مولود قریحه شاعرانه ایرانی است که در جهان بی همتاست.»

کتاب پنج اقلیم حضور یکی از آثار برجسته شایگان است که می‌تواند برای کسانی که به فلسفه، ادبیات و هویت فرهنگی علاقه‌مند هستند، بسیار آموزنده و تأمل‌برانگیز باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

ویژگی‌های ادبیات فارسی و اقتباس مستقیم از آثار ادبی


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: استفاده از ادبیات فارسی در آثار سینمایی و تئاتر از جنبه‌های مختلفی قابل بررسی است و نقش مهمی در تقویت هویت فرهنگی، غنای هنری و جذابیت آثار ایفا می‌کند. هرچند امروزه می‌توان پویانمایی (انیمیشن) را هم برای استفاده از این ذخیره ارزشمند ادب و فرهنگ در شمار آورد. ادبیات فارسی با داشتن ویژگی‌های غنی و متنوع، منبعی الهام‌بخش برای ساخت انواع آثار تصویری و فیلم و تئاتر است. دارا بودن داستان‌های جذاب، مفاهیم فلسفی و عرفانی، و زیبایی‌های زبانی، بستری گسترده برای اقتباس‌های سینمایی و نمایشی فراهم می‌کند.

در ادامه به چند ویژگی این ادبیات که آن را برای آثار تصویری مستعد می‌کند می پردازیم:

داستان‌محوری و روایت‌های قوی

ادبیات فارسی سرشار از داستان‌های جذاب، پر تعلیق و پر کشمکش است که ساختار دراماتیک قوی دارند. ادبیات داستان‌های حماسی که مهمترینش شاهنامه فردوسی است و روایت‌های پهلوانی و اسطوره‌ای را به تصویر می‌کشد، ادبیات غنایی و داستان‌های عاشقانه مانند خسرو و شیرین و لیلی و مجنون که موضوعات احساسی و انسانی دارند و بخش بزرگی از روابط انسانی و فرهنگ و تاریخ جوامع ساکن در این سرزمین را بیان می‌کنند، داستان‌های نمادین و عرفانی مانند منطق‌الطیر عطار و داستان‌های مثنوی که از تمثیل و نماد برای بیان مفاهیم عمیق استفاده می‌کنند، و داستانهای ادبیات تعلیمی که هدف اصلی شأن پرورش شخصیت‌های انسانی و سجایای اخلاقی است، مانند بوستان سعدی و کلیلیه و دمنه و مرزبان نامه. در مجموع آثار کلاسیک ادبیات فارسی به دلیل وجود شخصیت‌های چندلایه و موقعیت‌های دراماتیک، برای اقتباس نمایشی و سینمایی بسیار مناسب‌اند.

مضامین جهانی و انسانی

ادبیات فارسی مضامینی را بیان می‌کند که فرازمانی و فرامکانی هستند، مضامینی که ارزش شأن از میان نمی‌رود و کهنه نمی‌شوند. مانند عشق و محبت که یکی از محورهای اصلی در آثار شاعران بزرگی چون نظامی، حافظ، سعدی و مولوی است. عدالت و مبارزه با ظلم که مضمون بیشتر داستان‌های حماسی و قهرمانی هستند، جستجوی معنویت و حقیقت که در آثار عرفانی مثل مثنوی و گلشن راز و منطق الطیر برجسته است. این مضامین قابلیت انتقال به زبان تصویر و اجرا را دارند و هرچند خاستگاهشان ایران بزرگ فرهنگی است، می‌توانند فارغ از زبان و سرزمین با مخاطبان جهانی ارتباط برقرار کنند.

استفاده از نماد و تمثیل

ادبیات فارسی مملو از نمادها و تمثیل‌های قدرتمند است که می‌توانند به شکل بصری در سینما و تئاتر نمایش داده شوند، نمونه‌هایی مثل هدهد و سیمرغ و پرندگان داستان‌های منطق الطیر، حی بن یقظان و تمامی داستانهای سفرهای عارفانه، اساطیر و نمادهای اسطوره‌ای در شاهنامه و دیگر منظومه‌های اساطیری، شخصیت‌های تاریخی و فرهنگی مانند عرفا و شاهان و وزیران و بزرگان در سرزمین‌های این حوزه تمدنی که در ادبیات عاشقانه و عرفانی و تعلیمی به آنها اشاره شده است، مانند حاتم طایی و خسرو پرویز و بهرام گور و بزرگمهر و انوشیروان و… این نمادها به دلیل چندلایه بودن، به ویژه در آثار بصری، جذابیت و عمق می‌آفرینند.

زیبایی‌های زبانی و شاعرانه

زبان فارسی با غنای ادبی و موسیقی درونی خود، ابزاری برای خلق دیالوگ‌های تأثیرگذار است. بررسی هر کدام از این آثار نشان می‌دهد که بسیاری از آنها معادل فیلمنامه‌های امروز دیالوگ نویسی‌های دقیق دارند، استفاده از این داستانها، اشعار و نثر فاخر می‌توانند به صحنه‌های نمایشی عمق ببخشد.

تنوع ژانرها

ادبیات فارسی گستره‌ای از ژانرها را در بر می‌گیرد:

ادبیات حماسی: برای ساخت آثار اساطیری، پرهیجان و ماجراجویی.

ادبیات غنایی: برای تئاتر و آثار تصویری و سینمایی رمانتیک و درام‌های احساسی.

ادبیات عرفانی: برای فیلم‌های عمیق و فلسفی یا تئاترهای معناگرا.

ادبیات تعلیمی: برای آثار تلویزیونی و سینمایی به ویژه در حوزه کودکان.

ادبیات طنز: مانند حکایات عبید زاکانی و لطایف سعدی.

این تنوع ژانر، فرصت‌های بیشماری برای اقتباس ایجاد می‌کند.

ظرفیت های بصری و طراحی صحنه

بسیاری از آثار ادبی فارسی دارای تصاویر ذهنی قوی و صحنه‌های درخشان هستند که برای سینما و تئاتر مناسب‌اند:

وصف طبیعت در اشعار سعدی و نظامی، صحنه‌های بزم و رزم و نبرد و شکار و مذاکره در شاهنامه، تجسم مفاهیم عرفانی در روایت‌های مثنوی و منظومه‌های عرفانی دیگر مانند سفر مرغان در منطق‌الطیر.

ارزش‌های فرهنگی و تاریخی

ادبیات فارسی حامل ارزش‌های فرهنگی، تاریخی و هویتی است که می‌تواند در بازنمایی تمدن ایرانی و معرفی ارزشهای اخلاقی و انسانی برخاسته از این فرهنگ مورد استفاده قرار گیرد. در سراسر شاهنامه به عنوان سند هویت ملی ایران و در روایت‌های تاریخی ویژگی‌هایی مانند حق طلبی و جوانمردی و دیگر دوستی، دادگری و بیدادستیزی، آبادگری و سازندگی، فروتنی و مهرورزی و بسیاری دیگر از سجایای اخلاقی به اشکال مختلف بروز پیدا می‌کنند. از سوی دیگر بازآفرینی اسطوره‌های ایرانی، به عنوان ریشه‌های مهمی از هویت ایرانی در داخل و خارج کشور مورد استقبال خواهد بود. همچنین آموزه‌های اخلاقی و معنوی موجود در ادبیات تعلیمی و غنایی و عرفانی ما، فراتر از مرزهای کنونی است و ارزش جهانی داشته و بخشی مهم از میراث بشری قلمداد می‌شود.

با رسیدن فصل جشنواره‌های هنری و ادبی فجر، یادآوری این نکته ضروری می‌نماید که ادبیات فارسی با عمق مفاهیم، جذابیت داستان‌ها و زیبایی زبان، منبعی بی‌پایان برای ساخت آثار سینمایی و تئاتری و بصری است. استفاده خلاقانه از این گنجینه می‌تواند به تولید آثاری ماندگار و تأثیرگذار منجر شود که هم ارزش‌های فرهنگی ایران را حفظ کند و هم در عرصهٔ بین‌المللی بدرخشد.



منیع: خبرگزاری مهر