دیجی‌کالا و سود سرشاری که روانه جیب کتاب‌سازان می‌کند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ همزمان با برگزاری سی‌و‌ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران،‌ پلتفرم‌هایی مانند دیجی‌کالا و … نیز اقدام به برگزاری نماشگاه کتاب با تخفیف‌های 60 درصد کردند،‌ این اتفاق که اولین در نوع خود به شمار نمی‌رود، برای چندین سال متولی ادامه داشته و بارها انتقاد اهالی فرهنگ را به خود معطوف کرده است.

نمایشگاه کتاب دیجی‌کالا هر ساله دقیقا همزمان با نمایشگاه کتاب تهران به مدت 10 تا 12 روز برگزار می‌شود و تخفیف‌های غیر متعارف 50 تا 80 درصدی را بر کتاب‌ها اعمال می‌کند‌، اما مگر ناشری که خود در نمایشگاه کتاب تهران نهایت بتواند کتابش را با تخفیف 20 تا 25 درصدی عرضه کند،‌ می‌تواند همان کتاب را در دیجی کالا با تخفیف 60 درصد به فروش برساند؟

پاسخ منفی است،‌ چرا که در کنار عرضه کتاب‌های ناشران با درصد تخفیف‌های 10 تا 20 درصد،‌ عمده فروش کتاب‌های با درصد تخفیف بالا در دیجی‌کالا و پلتفرم‌های دیگر متعلق به ناشران پخته‌خوار است،‌ همان‌هایی که چند سالی است،‌ از دسترنج ناشران دیگر تغذیه می‌کنند و پروفروش‌های بازار را با اندکی تغییر در مقدمه و موخره با نام مترجمان خیالی و جعلی به فروش می‌رسانند،‌ همان ناشرانی که قرار بود دیگر در نمایشگاه کتاب تهران راه پیدا نکنند،‌ اما امسال حضور چشمگیری در نمایشگاه کتاب تهران داشتند.

همان‌هایی که یک تیم منحصر به فرد شبکه‌ای برای خود دست و پا کرده‌اند و مویرگی در جان نشر ریشه دوانده‌اند‌، همان‌هایی که تحت مدیریت ع. الف فعالیت می‌کنند و عمدتا کتاب‌هایشان یا به نام افراد خانواده و یا مترجمانی خیالی اسم‌گذاری می‌شود.

سال گذشته مدیران اداره کتاب وزارت ارشاد داستان جالبی را از گروهی کار کردن ناشران پخته‌خوار مطرح می‌کردند،‌ مترجمانی که همگی توسط یک خانم هدایت شده و کتاب‌ها را ترجمه می‌کردند،‌ جالب اینکه بالغ بر 20 کتاب از پرفروش‌های بازار بنام پسر 24 ساله این خانم به ثبت رسیده بود.

حالا این ناشران علاوه بر اینکه بازار نمایشگاه کتاب تهران را در دست داشتند،‌ در نمایشگاه‌های دیجی‌کالا و … نیز فروش بالایی را تجربه کرده‌اند. برای بررسی این نکته کافی است سری به سایت دیجی‌کالا بزنید و در فهرست پرفروشترین‌های 6 روز گذشته کتاب در این سایت،‌ به بررسی آثار بپردازید.

  نمایشگاه کتاب دیجی‌کالا از 18 اردیبهشت تا 31 خرداد ادامه داشته است‌، بنابراین با انتخاب پرفروش‌های 6 روز اخیر می‌توانید عمده پرفروش‌های روزهای پایانی نمایشگاه کتاب دیجی کالا را نیز مشاهده کنید،‌ نتیجه جست و جوی پرفروش‌ها نشان می‌دهد که 10 رکورد اول جست‌و‌جو متعلق به دو یا 3 ناشر کپی‌کار یا پخته‌خوار است،‌ آن‌هم کتاب‌های پرفروش بازار که برای نخستین بار توسط ناشران دیگری منتشر شده‌اند،‌ کتاب‌هایی مثل کتابخانه نیمه شب‌، معجزه شکرگذاری‌، انسان در جست وجوی معنا و …

قصه انتقاد ناشران و اهالی قلم به پلتفرم‌هایی مانند دیجی‌کالا سر دراز دارد و از نیمه دوم دهه 90 این انتقاد همواره وجود داشته و حتی پای نهادهای صنفی و وزارت ارشاد نیز به میان آمده است،‌ اما شکایت‌ها و مذاکرات و گفت‌وگوها با دیجی‌کالا راه به جایی نبرده است.

انتظار اهالی نشر این بوده که اگر پلتفرم‌ها قصد دارند به عنوان یک شبکه فروش مجازی خدمتی به نشر و اهالی آن داشته باشند،‌ از تخفیف متعارف کتاب استفاده کنند تا حیات ناشران و کتابفروشانی که صادقانه و سالم در این صنف پرچالش روزگار می‌گذرانند،‌ به خطر نیافتد،‌ چرا که فروش با تخفیف‌های40 تا 80 درصد هیچ امکان و توجیهی برای ناشر و فعال اصلی بازار نشر ندارد.

اما بررسی در پلتفرم دیجی‌کالا نشان می‌دهد که پرفروش‌ترین کتاب این پلتفرم در 6 روز اخیر «کتابخانه نیمه شب» با ترجمه «ز. ق» معرفی شده است، مترجمی که تنها کتاب‌‌هایی محدود را برای همین انتشارات منتشر کرده است؛ بررسی کتاب‌های این انتشارات نشان می‌دهد که عمده کتاب‌های ناشر از پرفروش‌های بازار کپی شده‌اند. برای این کتاب 5 هزار و 917 خریدار ثبت شده است،‌ کتابی که قیمت اصلی آن 358 هزار تومان ثبت شده اما با تخفیف 80 هزار تومان 64 هزار و 900 تومان عرضه شده است.

این در حالی است که نسخه اصلی این کتاب که توسط انتشارات کوله پشتی منتشر شده است‌، با قیمت 289 هزار تومان عرضه می‌شود.

دومین کتاب پرفروش دیجی‌کالا در 6 روز اخیر نیز «انسان در جست‌وجوی معنا» اثر ویکتور فرانکل بوده است که توسط یکی دیگر از ناشران پخته‌خوار و توسط مترجمی عرضه شده است که تنها چند کتاب از او در همین انتشارات چاپ و به بازار عرضه شده و این کتاب‌ها نیز همگی از پرفروش‌های ناشران دیگر بوده است.

اگرچه امروز دیجی‌کالا برای نمایشگاهی که حالا یازده دوره خود را برگزار کرده،‌ تبلیغات قابل توجهی می‌کند،‌ تبلیغاتی که پایشان به خبرگزاری تخصصی کتاب از زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز رسیده است، اما انتظار می‌رود،‌ نهادهای صنفی نشر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیگیری موضوع و رایزنی با نهادهای ذیربط در محدود کردن نمایشگاه‌های همواره تخفیف که عمدتا تخفیف‌های غیرمتعارف را برای کتاب عرضه می‌کنند،‌ کوتاه ننشینند.

هومان حسن‌پور رئیس پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران،‌ پیش از این درباره عرضه با تخفیف کتاب در پلتفرم‌ها گفته بود:‌ انتقاد ما تنها متوجه پلتفرم‌ها به شکل خاص نیست،‌ بلکه ما به گستره فضای مجازی و گستره سطح شهر انتقاد داریم،‌ هر بازاری در این زمینه چه در فضای مجازی و چه سطح شهر فضایی اقتصادی دارد که افراد بسیاری از آن ارتزاق می‌کنند و ضربه‌های اقتصادی این اتزاق ناصحیح زمانی مشخص می‌شود که ما با روند رو به کاهش تولیدات جدید در عرصه نشر مواجه هستیم‌، تولیداتی که به معنا و مفهموم استاندارد خلق شده باشند و گرنه کتاب‌سازی‌ها که رو به رشدند.

حسن‌پور با اشاره به فروش کتاب با تخفیف‌های عجیب و غریب در سال‌های اخیر که دامنه آن نیز رو به رشد بوده است،‌ می‌افزاید: وقتی یک مشتری کتاب را با 50 درصد تخفیف می‌خرد، پیش خود می‌‌گوید،‌ عجب  پس کتابفروش می‌توانسته به من اینقدر تخفیف بدهد ‌و نداده است، البته مخاطب حرفه‌ای ما شاید این برداشت را نکند ولی مشکل ما این است که مخاطبان جدید که همه حرفه‌ای نیستند.کسی که کتاب ناشر دیگری را کپی می‌کند و بدون زحمت و هزینه با اسم دیگری منتشر می‌کند، چون هزینه نکرده است با تخفیف‌های بالا می‌فروشد، در حالیکه ناشر اصلی که هزینه‌هایی برای انتشار کتاب داده است،‌ کتابش نمی‌فروشد. در حوزه کتاب کارها باید تخصصی باشد، چرا داروخانه بصورت مجازی دارو نمی‌فروشد؟ چون فروش دارو یک کار تخصصی است. فروش کتاب هم برخلاف باور عموم یک کار تخصصی است.

از سوی دیگر این انتظار وجود دارد که وزارت ارشاد و خانه کتاب در برابر کتاب‌سازان یا پخته‌خواران از رویکرد منفعلانه فعلی خود کناره گیری کرده و برخوردهای جدی که در سال گذشته رفته رفته و پس از پیگیری‌های فراوان اهالی رسانه از مدیران سابق وزارت ارشاد رنگی از اجرا به خود گرفته بود،‌ را ادامه دهند. برخورد با کتاب‌سازان تنها با فرهنگ‌سازی که در آن هم بسیار عقب هستیم،‌ امکان پذیر نیست،‌ بلکه به صورت قانونی نیز باید اقدام به محدود کردن فعالیت آن‌ها کرد.

رایزنی تازه و مذاکره با پلتفرم‌ها می‌تواند آغازی برای دولت جدید در این راه باشد،‌ اگر عزمی وجود داشته باشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

سالگرد محمدرضا آقاسی در بهشت زهرا برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری تسنیم، این مراسم با عنوان «آئینه کربلا نما» از سوی دفتر گردآوری و تدوین آثار محمدرضا آقاسی و با حضور خانواده، جمعی از هنرمندان‌، شاعران‌، دوستان و دوست‌داران زنده‌یاد آقاسی، روز پنج‌شنبه 8 خرداد از ساعت 17 در قطعه 25 شهدای بهشت زهرا (س) و در کنار مزار آن شاعر برگزار خواهد شد.

زنده‌یاد محمدرضا آقاسی متولد 24 فروردین 1338‌، در سن 46 سالگی در سوم خرداد سال 1384 در اثر عارضه قلبی آسمانی شد و در قطعه 25 در کنار شهدا آرام گرفت.

از این شاعر بیشتر از سه هزار بیت شعر در موضوعات مذهبی‌، اجتماعی‌، سیاسی و… بر جای مانده که در کتابی با عنوان «بر مدار عشق» در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. همچنین صوت و فیلم شعرخوانی‌های حماسی و احساسی آقاسی، جزو پربازدیدترین شعرخوانی‌ها در سال‌ها و دهه‌های گذشته است و با گذر زمان، از تازگی و تأثیرگذاری آنها کم نشده است.

گفتنی است رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت درگذشت آقاسی‌، از وی به‌عنوان شاعری «آزاده و بسیجی» نام بردند و فرمودند: «شعر روان و با مضمون و خوش‌ساخت آقاسی که بیانگر دل پاک و احساسات صادق و هنر خودجوش او بود، بی‌شک دارای جایگاه ویژه‌ای در ادبیات معاصر است».

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

خاطراتی شنیدنی از «رئیسی عزیز»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «رئیسی عزیز»، نوشته فائزه سعادتمند از جمله آثار منتشر شده درباره شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، خادم جمهور، است که از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

این کتاب که کار نگارش آن به منظور معرفی بیشتر رئیس جمهور شهید از همان لحظات ابتدایی پس از اعلام خبر شهادت ایشان آغاز شد، دربردارنده خاطرات افراد متعدد از شهید رئیسی در موقعیت‌های مختلف زندگی این شهید عزیز است. در واقع کتاب تلاش دارد با بررسی و ارائه خاطرات وی، نگاهی بیندازد به سیر زندگی رئیس جمهور شهید در مقاطع مختلف؛ بدین‌منظور مطالب کتاب به برهه‌های مختلف حضور شهید در آستان قدس، قوه قضائیه و ریاست جمهوری اختصاص دارد. خاطراتی که از افراد مختلف به ویژه اعضای هیئت دولت در این مدت از شهید جمهور مطرح شده، بخش قابل توجهی از کتاب را تشکیل می‌دهد.

در معرفی این اثر آمده است: آدم باورش نمی‌شود مردی که در مواجهه با مردم مثل آینه زلال و شبیه یک پدر، دلسوز بود، چطور مقابل اجنبی و ظلم غربی‌ها به مردم ایران در تمامی عرصه‌ها،‌ با آن صلابت و جدیت سخن می‌گفت؟!

سید ابراهیم رئیسی , کتاب , کتاب صوتی ,

او که مقابل تمام توهین‌ها و سرزنش‌ها و بی‌احترامی داخلی‌ها سکوت می‌کرد، چطور مقابل خارجی‌ها ذره‌ای از موضع عزت پایین نمی‌نشست؟! او یقیناً با همین اخلاص و خلق و مرام عجیبش شد عزیز دل یک ملت! و حالا بنا داریم با کتاب «رئیسی عزیز» او را به تمام آنها که کمتر می‌شناسندش معرفی کنیم.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: 

اول خرداد، روزی که آمادگی خودش را برای حضور در انتخابات 1400 اعلام کرد، کشور مشکلات فراوانی داشت؛ اقتصادی، بهداشتی، سیاسی. سخت‌ترین روزها را سپری می‌کردیم. برایم تعریف می‌کرد: «وقتی همسرم متوجه شد کاندیدا شدم، گریه کرد. گفت: آقا! چرا با این وضعیت قبول کردید سکان کشور رو به دست بگیرید؟ آبروتون رو می‌برن! به ایشون گفتم: آبروی من در برابر دینم و کشورم و رهبرم هیچ ارزشی نداره!»

راوی: حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی زمانی فرد، عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان

درآمدش کم نبود؛ معاون قوه قضائیه بود بالاخره. اگر می‌خواست، می‌توانست خانه‌ بزرگ‌تری در مناطق بهتر تهران داشته باشد؛ اما نخواست. هرچه مسئولیتش بالاتر رفت، از آن خانه‌ دو طبقه‌ی نقلی که نصف پولش را با قرض جور کرده بود، تکان نخورد. همان هم طبقه‌ بالایش در اختیار مهمان‌های شهرستانی خانواده بود. یکبار که رفته بودم منزلش، گفتم: «خونه‌تون چقدر کوچیکه حاج‌آقا؟!»

‌ـ‌ آقای فرازی! ما دوتا بچه که بیشتر نداریم، کافیه برامون.

راوی: حجت‌الاسلام‌والمسلمین عباس فرازی‌نیا، رئیس اداره ارتباطات حوزوی آستان قدس رضوی

آن روز بنا بود تصمیم مهمی در دولت گرفته شود. خودم را رساندم به صندلی آقای رئیس‌جمهور. سرم را و گفتم: «حاج‌آقا! اگه این تصمیم گرفته بشه، هم به نفع خود شماست، هم دولت.»

ـ‌ آقای زلفی‌گل! دیگه این حرف رو نزنی‌ها! ما کاری رو ‌نمی‌کنیم که به نفع خودمون باشه. کارایی باید انجام بگیره که به نفع مردم و نظام باشه. نباید عوام‌گرا و دنبال به دست آوردن محبوبیت باشیم. اگر ما یک جراحی رو انجام می‌دیم که پشتوانه‌ کارشناسی داره و دقیق هست، حتی اگه به ضرر خودمونم هست، باید انجامش بدیم. منافع ملی و مردم مهمه!

راوی: محمدعلی زلفی گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری

کتاب صوتی «رئیسی عزیز» با صدای نسرین اسنجانی و آرمان ضیائی‌مهر در ایران صدا در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پاشنه آشیل کاغذ ایرانی در تولید نوشت‌افزار ایرانی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازار کاغذ در ایران طی چند سال گذشته یکی از پر التهاب‌ترین بازارها بود. نوسان قیمت در این بازار که یکی از کلیدی‌ترین مواد اولیه محصولات مختلف از جمله نوشت‌افزار به شمار می‌آید، در برهه‌ای چنان شدید بود که باید قیمت آن را مانند طلا و ارز، به صورت لحظه‌ای بررسی می‌کردیم. در چنین شرایطی، دولت وقت در تابستان 1398 تصمیم گرفت کاغذ مصرفی تولیدکنندگان نوشت‌افزار را از دایره ارز 4200 خارج کند؛ تصمیمی که تولیدکنندگان را با موقعیت جدیدی مواجه کرد؛ آن هم در تابستان که گُل کار تولیدکنندگان نوشت‌افزار به شمار می‌آید و فصل برداشت تلاش یک ساله آنها به حساب می‌آید. 

مجمع ایران‌نوشت در یک سال گذشته تلاش کرد در جهت حمایت از تولید داخل، به سمت استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید محصولاتی مانند دفتر مشق حرکت کند؛ کاری که در وهله اول ساده به نظر می‌رسید؛ به ویژه آنکه توان تولید برخی از کارخانه‌های کشور افزایش یافته و توانسته بخشی از نیاز مصرفی در داخل را پاسخگو باشد. اما تجربه یک ساله برخی از تولیدکنندگان نوشت‌افزار چندان در این مسیر مثبت نبوده است و ادامه این همکاری با اما و اگرهایی همراه است. 

مهدی کلانتری، مدیرعامل مجمع ایران‌نوشت، در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به تجربه استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید نوشت‌افزار گفت: تولیدکنندگان امکان استفاده از کاغذ ایرانی را دارند، اما نوشت‌افزار کار ذائقه‌ای است و باید نیاز و سلیقه مصرف‌کننده را برای این امر در نظر گرفت؛ چرا که در غیر این صورت تولیدکننده از بازار رقابتی حذف خواهد شد. 

وی با اشاره به استفاده از کاغذ ایرانی در تولید کتاب‌های درسی ادامه داد: استفاده از کاغذ در تولید کتاب درسی با تولید در دفتر مشق متفاوت است؛ چرا که کتاب عمدتاً برای خواندن استفاده می‌شود، نه نوشتن. رنگ کاغذ ایرانی سفید کامل نیست، به همین دلیل در کتاب برای استفاده دانش‌آموزان بهتر است. حتی کاغذهای خارجی هم الآن به همین سیاق رنگ تولید می‌شود. 

مدیرعامل مجمع ایران نوشت اضافه کرد: استفاده کاغذ ایرانی در دفتر مشق با اما و اگرهایی همراه است؛ چون این کاغذ کمی پرز دارد و کار نوشتن را برای دانش‌آموزان سخت می‌کند؛ به ویژه دانش‌آموزانی که با مداد می‌نویسند، نمی‌توانند به صورت روان در دفتر بنویسند. از سوی دیگر، برخلاف کتاب، در دفتر تحریر بحث رنگ از جمله ملاک‌های انتخاب مصرف‌کننده است. 

به گفته کلانتری؛ در یک سال گذشته چند تولیدکننده اقدام به استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید دفتر حرکت کردند، اما بخشی از تولیدات روی دستشان مانده است.

مشکل پرداخت، مسئله دیگری است که در بحث استفاده از کاغذ ایرانی برای تولیدکننده نوشت‌افزار ایرانی مطرح است. تولیدکنندگان عنوان می‌کننده که نحوه پرداخت کاغذ ایرانی که عمدتاً به صورت پیش‌پرداخت است، کار را برای آنها سخت می‌کند؛ در حالی که خرید کاغذ خارجی برای آنها در بازار ساده‌تر است و می‌توانند به صورت چک یا حتی قسطی پرداخت کنند. کلانتری با توجه به این موضوع، بر رقابتی کردن قیمت کاغذ ایرانی تأکید و اضافه کرد: تجربه این یک سال برخی از تولیدکنندگان نشان می‌دهد که قیمت کاغذ ایرانی با کاغذ خارجی تقریباً برابر در می‌آید. این در حالی است که قاعدتاً باید اختلاف قیمتی وجود داشته باشد که تولیدکننده به استفاده از تولید داخل رغبت پیدا کند. 

وی با بیان اینکه توسعه توان داخلی در تولید کاغذ و گسترده‌تر کردن دایره استفاده آن در کشور با مدل دولتی میسر نمی‌شود، ادامه داد: کاغذ ایرانی باید در بازار توزیع شود و تولیدکننده از بنکدار شهرش آن را تهیه کند. از سوی دیگر، بحث نقدینگی برای تولیدکنندگان از جمله موضوعات مهمی است که باید در نحوه پرداخت به آن توجه داشت. 

مسیر رسیدن به خودکفایی در تولید کاغذ در دولت سیزدهم و با حضور رئیس جمهور شهید سرعت گرفت. این توجه و تأکید که از شخص اول دولت به بدنه دولت تزریق می‌شد‌، موجب شد تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور از چهار هزار تن در ابتدای دولت به 80 هزار تن در عرض سه سال برسد،‌ همچنین پاسخ به نیاز کاغذ کتاب‌های درسی در کشور نیز از مسیر تولید داخلی محقق شود و از خروج 50 میلیون دلار ارز از کشور جلوگیری شود.  کلانتری با اشاره به این ظرفیت و تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر حمایت از کاغذ ایرانی و تولید داخل، از ادامه گفت‌وگوها با تولیدکنندگان کاغذ در کشور خبر داد و تأکید کرد: اگر موانعی که یاد شد، بتوان رفع کرد، کاغذ ایرانی می‌تواند وارد چرخه تولید نوشت‌افزار ایرانی شود. برای رسیدن به این امر، نیازمند در نظر گرفتن نیاز مصرف‌کننده و خارج شدن از حالت دولتی کارخانه‌ها هستیم. 

به نظر می‌رسد با سرمایه‌گذاری بیشتر در این بخش از کارخانه‌های کاغذ، می‌توان دایره مصرف آنها را در کشور گسترش داد و از سوی دیگر، بخشی از بدنه تولید کشور را از نوسانات فصلی و گاه و بیگاه ارز در کشور، واکسینه کرد. چنان که پیش از این، امید نیک‌نژاد مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران، در گفت‌وگویی با تسنیم در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان کیفیت کاغذ ایرانی را در این زمینه افزایش داد، گفته بود: بله،‌ طبیعتاً اگر از خمیر بیشتری استفاده کنیم، آب‌اکسیژنه بیشتری استفاده کنیم،‌ کیفیت بهتر نیز می‌شود،‌ اما هزینه‌های تمام‌شده نیز افزایش پیدا می‌کند،‌ اکنون مشکل پرز کاغذ تا اندازه بسیاری حل شده است،‌ نمی‌گویم به صفر رسیده است، ما زمانی کاغذی را برای آموزش و پرورش می‌فرستادیم که هم سوراخ داشت، هم پرز. ما امروز می‌توانیم روی درصد روشنایی کاغذ،‌ روی درصد نخودی‌رنگ بودن کاغذ کار کنیم،‌ اما بهای تمام‌شده افزایش پیدا می‌کند،‌ امروز کاغذ ما با کاغذی که با ارز نیمایی وارد کشور شده است،‌ تفاوت قیمت دارد‌، اگر کاغذ وارداتی با ارز آزاد وارد شود،‌ قطعاً تفاوت قیمت چشمگیر‌تر هم می‌شود، آیا توان استفاده وجود دارد؟

نوشت‌افزار ایرانی در یک دهه گذشته توانسته با افزایش سهم خود از بازار و عرضه محصولات با قیمتی مناسب و مقرون به صرفه، به اولین انتخاب خانواده‌های ایرانی تبدیل شود. افزایش توان تولید نوشت‌افزار در چند سال گذشته تا جایی بوده که بخشی از بدنه تولیدکنندگان این اقلام، امروز به صادرات محصولات خود فکر می‌کنند. دفتر مشق از جمله این اقلام است که امروز قادر است میزان مصرف تمام کشور را پاسخ دهد و اگر چالش‌های تحریم و … را نداشته باشد، به صادرات نیز بیندیشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

آموزش سواد مالی به کودکان با این کتاب‌ها


به گزارش خبرگزاری تسنیم، کسب مهارت سواد مالی و برخورداری از مدیریت مالی می‌تواند در سنین مختلف صورت گیرد؛ اما آموزش و یادگیری آن در سنین کودکی آسان‌تر و مؤثرتر است. کودکانِ بسیاری در محیط خانواده به دلیل نداشتن دغدغه کسب درآمد می‌توانند با بهره‌مندی از مهارت سواد مالی و هوش مالی قدمی مفید در مسیر داشتن زندگی اقتصادی مناسب و سالم بردارند. همچنین، داستان‌هایی که مبتنی بر فرهنگ و سبک زندگی ایرانی هستند با توجه به شرایط اقتصادی جامعه می‌توانند به کودکان ایرانی در یادگیری این مهارت ارزشمند بیشتر کمک کنند.

مجموعه شش جلدی «داستان‌های سواد مالی» که با عناوین مختلفی تألیف شده است، بر اساس رویکردهای ذکر شده می‌تواند برای کودکان و والدینی که دغدغه آموزش سواد مالی به فرزندان‌شان را دارند، مناسب باشد.

عناوین این مجموعه عبارت‌اند از: «کلاه ناقلا» اثر کلر ژوبرت و «پیراهن مهمانی» اثر فاطمه دانشور جلیل با تصویرگری فاطمه خسرویان، «بهترین هدیه‌ی روز مادر» نوشته سارا عرفانی و «تصمیم‌های دشوار» نوشته فاطمه شایان‌پویا و ملیحه شاهرخی‌جاوید با تصویرگری سیده زینب حسینی و «راز دُم‌پنبه‌ای» به قلم سمانه خاکبازان و «پیک دوچرخه» به قلم فرشته امیری با تصویرگری مریم فاضلی.

کتاب , سوره مهر , ادبیات کودک و نوجوان ,

در بخشی از متن کتاب «پیک دوچرخه» می‌خوانیم:

وقت بیکاری، با هر چیزی دم دستم بود بازی می‌کردم. یک بار داشتم با سرعت هرچه تمام‌تر، پیچ ساعت مچی مادرم را می‌چرخاندم که یک دفعه توی دستم شکست. مادرم خیلی ناراحت شد. مخصوصاً وقتی آقای ساعت‌ساز گفت که ساعتش تعمیر نمی‌شود.
از آن روز به بعد فقط یک چیز برایم مهم بود؛ خریدن ساعت مچی برای مادرم.

نشر مهرک، مجموعه شش جلدی «داستان‌های سواد مالی» را در 24 تا 36 صفحه مصور رنگی و بهای 175 هزار تومان منتشر کرده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بازگشت «ماه غریب من» به کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،«ماه غریب من»، نوشته مجید ملامحمدی از جمله کتاب‌های نوشته شده درباره امام رضا(ع) است که تلاش دارد در قالب داستان، به روایت بخش‌هایی از سیره رضوی و دوران زندگانی علی ابن موسی الرضا(ع) بپردازد. 

کتاب در چهار فصل تشکیل شده و نویسنده با ارائه بیش از 60 قصه، کوشیده به جنبه‌های مختلف زندگی امام هشتم(ع) بپردازد. 

«بهشت مدینه»، «هشتمین آسمان»، «سفر به سرزمین غربت» و «سرانجام تنهایی» عناوین فصل‌های این اثر است و ملامحمدی داستان خود را از زندگی نجمه خاتون، مادر حضرت(ع) آغاز می‌کند، سپس در ادامه به تولد ایشان، وقایع مهم زندگی امام رئوف از جمله حرکت به سمت خراسان، ماجرای ولایتعهدی، وقایع رخ داده در طول سفر، دیدارها، یاران امام، مناظرات علمی ایشان و در نهایت به شهادت حضرت می‌پردازد. 

کتاب , داستان , امام رضا (ع) ,

ملامحمدی که برای دوستداران ادبیات دینی، نام آشنایی است در «ماه غریب من» داستان‌ها را روان و خواندنی ارائه می‌دهد. نثر نویسنده گاه شاعرانه می‌شود اما این موضوع دردسر خاصی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند. 

شخصیت‌پردازی خوب از دیگر نقاط قوت «ماه غریب من» است؛ به‌طوری که مخاطب نوجوان به راحتی می‌تواند با آن همذات‌پنداری کرده و مفاهیم اخلاقی و تربیتی مد نظر نویسنده را به صورت غیرمستقیم و با همراهی شخصیت‌های مختلف داستان، دریابد. 

سیزدهمین چاپ از این کتاب به تازگی از سوی انتشارات به‌نشر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

یادداشت|تراژدی یا حماسه؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «دشواری مبارک»، تازه‌ترین اثر فائضه غفارحدادی، دربردارنده خرده‌روایت‌هایی از انفجار پیجرها در لبنان است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و قرار است برای نخستین‌بار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شود. در معرفی این اثر آمده است: این کتاب ما را به حوالی 40 موقعیت از چهار هزار موقعیت همزمان انفجار پیجرها می‌برد و اجازه می‌دهد که نه در مرکز فاجعه، که در اطرافش کمی پرسه بزنیم. راوی‌های این کتاب، خود قربانیان نیستند؛ عموماً زن‌هایی‌اند که رشته محبتشان به آن شخص بسته و زندگی‌شان به قبل و بعد از آن فاجعه تقسیم شده.

فاطمه سلیمانی، نویسنده و فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی «دشواری مبارک» پرداخته است. این یادداشت را که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

آدم‌ها برای کتاب خریدن معیارهای متفاوتی دارند. یکی از مهم‌ترین معیارها برای خرید کتاب معرفی کتاب‌خوان‌های حرفه‌ای است. گاهی هم اسم یک کتاب بر سر زبان‌ها می‌افتد و خواندنش مُد می‌شود. گاهی فقط نام جذاب یک کتاب باعث کشش مخاطب می‌شود و در مواقع نادرتر طرح جلد کتاب؛ اماخواننده‌های حرفه‌ای معمولاً کتاب را بر اساس نام نویسنده و شناختی که از او دارند تهیه می‌کنند.

مثلاً مخاطب‌های فائضه غفارحدادی می‌دانند که نوشته‌های او چه زندگی‌نامه باشند و چه سفرنامه، آمیخته با یک ملاحت خاصی هستند؛ طنزی که مختص خودش است و حتی در میان جدی‌ترین متن‌ها هم خودش را نمایان می‌کند. شاید با توجه به این مقدمه به نظر برسد کتاب جدید او «دشواری مبارک» هم کتابی است آمیخته به طنز. اما همیشه یک استثنا وجود دارد. دشواری مبارک را نمی‌شود به طنز آغشته کرد. به دلیل اینکه در این کتاب با یک تراژدی عمیق مواجه هستیم و جایی برای طنز وجود ندارد. حتی اگر نویسنده می‌خواست برای گرفتن زهر ماجرا متوصل به طنز شود بیشتر شبیه به سخره گرفتن این تراژدی می‌شد تا متعادل کردن روایت.

ادبیات مقاومت , کتاب , سوره مهر ,

تراژدیِ انفجار یک‌باره‌ چند هزار پیجر و نقص عضو چند هزار نفر. «در 17 و 18 سپتامبر 2024، هزارانپیجردستی و صدهاواکی تاکیکه برای استفادهحزب‌الله لبناندر نظر گرفته شده بود، به‌طور همزمان در سراسرلبنانوسوریهدر حملهاسرائیلمنفجر شدند.در این حمله، حداقل 42 نفر از جمله حداقل 12 غیرنظامی کشته و بیش از 3000 نفر زخمی شدند. این حادثه، به عنوان بزرگ‌ترین نقض امنیتی حزب‌الله، از زمان آغازدرگیری اسرائیل و حزب‌اللهدر اکتبر 2023، توصیف شد.»

همه این مجروحان از ناحیه چشم ودست دچار آسیب شدند. بسیاری از دو چشم و عده‌ای از یک چشم نابینا شدند و انگشتان دست‌شان را از دست دادند. تعدادی از این مجروحان برای معالجه‌های تکمیلی به ایران منتقل شدند. کتاب «دشواری مبارک» روایت‌هایی از زمان این انفجار مهیب است. راویان کتاب اکثراً زنانی هستند که فرزند یا همسرشان در این حادثه آسیب دیده است. روایت‌ها همه کوتاه هستند و از سه یا چهار صفحه تجاوز نمی‌کنند. نویسنده پیش از هر روایت در چند خط راوی را توصیف می‌کند. اما نه با اسم و رسم. با آنچه که از راوی مشاهده می‌کند:

«تا حالا ندیده بودم اسم بچه‌ای توی کالسکه نوح باشد. نوح در ذهن من پیامبری سالخورده با ریش های بلند سفید بود و نسبتی نداشت با پسرک تپل بامزه‌ای که خنده هایش باعث شد جلو بروم و لپش را بکشم و سر حرف را با مادرش باز کنم» «موقع خروج از هتل، دختر خیلی جوانی که گونه های سفیدش را صورتی ملایمی زیباتر کرده آدرس میپرسد» «دور یک میز نشسته اند به قهوه خوردن و حرف زدن. چند زن با سن و سال مختلف همه درد مشترک دارند» و… .

تقریباً هیچ‌کدام از راوی‌ها با اسم و رسم معرفی نمی‌شوند. احتمالاً یک دلیلش به خاطر مسائل امنیتی باشد. اما در واقع چه فرقی می‌کند نام راوی فاطمه باشد یا زینب؟ مهم عمق جنایتی است که رخ داده نه اسم و رسم آدم‌ها. راوی‌ها حتی قرار نیست از سابقه‌ همسر یا فرزندشان در حزب‌الله بگویند. چه فرقی می‌کند کسی که مجروح شده یک فرمانده ارشد بوده یا یک سرباز؟ آیا آسیب زدن به کسی که توی میدان جنگ نیست عملی انسانی است؟ حالا او فرمانده باشد یا سرباز… و مهم‌تر از آن آسیب دیدن اعضای خانواده است. یک زن، یک کودک، یک نوجوان، فقط به این جرم که بعد از بلند شدن زنگ پیجر قصد داشته پیجر را به صاحب اصلی آن برساند. پیجرهایی که این بار صدایشان از همیشه بلندتر بوده و پیغامی که روی آن نوشته شده بود ریزتر. آن‌قدر که همه مجبور می‌شدند پیجر را به چشم نزدیک‌تر کنند تا پیام روی آن را بخوانند. و همین لحظه، لحظه‌ی انفجار بوده. انفجاری که باعث می‌شود یک فرزند کوچک با دیدن تصویر پدرش بگوید «بابا هیولا شده» و لبخند را از روی لبان پدر بگیرد.

یا نوجوانی که پای درس حضرت علی اکبر(ع) نشسته: «بابا من خیلی خوش حالم که فدای شما شدم. اگه شما اینجوری می‌شدی من نمی‌تونستم اون طوری که به گردنمه به شما خدمت کنم، اون دنیا باید جواب پس می‌دادم»

به جز بیان اتفاقات واقعی، روایت‌ها، دریچه‌هایی به سوی حقیقت باز می‌کنند که اگر کسی در داستان‌نویسی از این روش‌ها استفاده کند مورد سرزنش قرار می‌گیرد. مثلاً استناد به خواب در داستان‌نویسی مذموم است. اما در زندگی واقعی استناد به خواب  بسیار اتفاق می‌افتد. رویاهای صادقه ای که در دنیای واقعی ممکن است به کرات پیش بیایند: «چند شب قبل از فاجعه خواب عجیبی دیدم. قاصد نامه‌ای از امام حسین(ع) برایم آورده بود. گفت این دعاییه که امام حسین از مادرش حضرت زهرا(س) شنیده و او هم از آقا رسول الله(ص). تو هم این رو بخون و مداومت کن در شدایدی که داری» «همین که بیهوش شدم، حضرت زهرا و سایر ائمه رو دیدم که وارد اتاق عمل شدن. اول بالای سرم روضه خوندن و گریه کردن؛ بعد حضرت زهرا دستشون رو کشیدن روی انگشت من و رفتن. دیگه چیزی نفهمیدم».

«دشواری مبارک» یک تراژدی است به خاطر عمق فاجعه‌ای که در آن روایت می‌شود؛ اما بیشتر یک کتاب حماسی است. حماسه آدم‌هایی که همچنان پای آرمان‎‌هایشان ایستاده‌اند و تا آخرین نفس خودشان را سرباز جبهه‌ حق می‌دانند. چه مردان مجاهدشان و چه زنانی که پیرو راه زینب کبری(س) هستند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گاهی فقط یک صدا کافی‌ است تا تاریخ دوباره زنده شود؛ نه صدایی از جنس فریاد و گلوله، بلکه نوایی از عمق جان که بدون آن، حتی وداع با یک قهرمان نیز ناتمام می‌ماند. آن روز در بیروت، هنگام تشییع پیکر سید حسن نصرالله، هزاران چشم اشک‌بار و هزاران دست به آسمان رفته بود. در میان این سوگ و غرور، تنها یک نوا بود که دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کرد. پنج قطعه موسیقی با عنوان «سیدالامه» را کارن همایونفر، برای این مراسم ساخت و اجرای آن هنگام تشییع شهدای مقاومت تأثیری گذاشت که هیچ خطبه و هیچ قاب تصویری قادر به انجام آن نبود.

شورآفرینی این آلبوم موسیقی موجب شد هنرمندان جبهه انقلاب، کارن همایونفر را در یازدهمین هفته هنر انقلاب اسلامی به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403 معرفی کنند. حالا، پس از گذشت ماه‌ها، هنوز آن لحظه، آن صحنه و آن صدا در دل کسانی که آنجا بودند، زنده است. به بهانه انتخاب کارن همایونفر به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403، با دو تن از اهالی شعر و موسیقی به گفت‌وگو نشستیم تا از غوغای «سیدالامه» در بیروت برایمان بگویند.

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش

در میان امواج اندوه و شکوه، در آن روز بی‌نظیر بیروت، حامد عسکری، شاعر و نویسنده‌ نیز آنجا حضور داشت؛ در میان مردمی که برای بدرقه‌ مرد میدان گرد آمده بودند. او شاهد لحظه‌ای بود که تاریخ با آوا درآمیخت، واژه با موسیقی پیوندی ابدی بست. آن‌چه از چشم و گوش او گذشت، نه فقط یک روایت، که شهادتی شاعرانه است بر قدرتی به نام ملودی، که چگونه می‌تواند ساحت حماسه را دگرگون کند. او می‌گوید: «سیدالأمّه» صرفاً یک موسیقی یا آلبوم نبود، بلکه تجربه‌ای حیرت‌انگیز و متفاوت بود. به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توان حسن نصرالله را بدون آن ملودی و آن فضا در ذهن مجسم کرد. آن لحظه‌ خاص که پرده‌های بنفش کنار رفت و صدای سید حسن نصرالله در استادیوم طنین انداخت: «السلام علیکم أیها النُجَباء، أیها الخیرُ الناس»، چیزی در وجود همه شکست. هم‌زمان، آن آلبوم و آن ملودی خاص نیز زیر صدای او پخش شد و همان‌جا بود که قامت‌ها خم شد، اشک‌ها روان شد و تازه فهمیدیم چه بلایی بر سرمان آمده است.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

عسکری ادامه می‌دهد: در همان لحظاتی که جنگنده‌های اسرائیلی برای ایجاد رعب و وحشت، بر فراز استادیوم پرواز کردند و آسمان بیروت را شکافتند، مردم _با زنان و کودکانشان _ شاید باید می‌ترسیدند، اما ملودی، آنچنان مهیج، باصلابت و پرشکوه بود که بر همه‌ چیز غلبه کرد. این موسیقی بود که در آن لحظه، تحقیر کرد؛ تحقیر کرد جنگ را، رزم را، ابزار نظامی را. آن لحظه، موسیقی از هر سلاحی نیرومندتر ظاهر شد. و این، قدرتی است که در ذات ملودی نهفته است؛ قدرتی که می‌تواند اراده‌ یک ملت را نجات دهد.

او با اشاره به وجه بی‌سابقه‌ این تجربه می‌افزاید: تا آن زمان، چنین اتفاقی سابقه نداشت که برای یک حماسه‌ زنده، در همان لحظه و در جریان آن، مولودی ساخته و منتشر شود. این اتفاق، هم عجیب بود، هم دوست‌داشتنی؛ تجربه‌ای که باید ثبت و بازآفرینی شود.

عسکری همچنین، با حسرتی شاعرانه یاد می‌کند از دیگر لحظات تاریخی و عاطفی معاصر که می‌توانستند با چنین ملودی‌هایی جاودانه شوند: ای‌کاش برای هرکدام از وقایع و لحظات مهم اطراف‌مان، یک ملودی از این جنس ساخته می‌شد. ای‌کاش برای حاج قاسم سلیمانی، آن سردار بزرگ دل‌ها، یک ملودی ماندگار خلق می‌شد. ای‌کاش امسال، در سالگرد فتح خرمشهر، دوباره موسیقی‌ای به‌یادماندنی ساخته و منتشر می‌شد؛ نه صرفاً برای یادآوری، بلکه برای امتداد روح آن پیروزی. ای‌کاش حتی برای زلزله‌ بم، آن فاجعه‌ سنگین، موسیقی‌ای ساخته می‌شد که مرهمی بر دل‌های سوگوار باشد.

وقتی موسیقی، تاریخ را روایت می‌کند

«سیدالامه»، ساخته‌ کارن همایونفر، تنها یک قطعه‌ موسیقی نبود؛ پژواکی بود از تاریخ، که لحظه‌ای بزرگ را به لحظه‌ای بی‌تکرار بدل کرد. دکتر محمدمهدی نراقیان، رئیس سابق مرکز موسیقی صدا و سیما و فعال فرهنگی که در آن روز در بیروت حضور داشته، از تجربه‌ای سخن می‌گوید که دیگر نه صرفاً خاطره‌ای در ذهن، بلکه لحظه‌ای حک‌شده در جان است. او می‌گوید: نزدیک به دو ماه گذشته است و من هر روز، آن صحنه را برای خود مرور می‌کنم. هر روز، آن نوا، با همه جزئیاتش، در ذهنم طنین می‌افکند؛ گویی دوباره در میانه‌ ورزشگاه بیروت ایستاده‌ام. نه فقط من، بلکه هر یک از همراهان آن روز، بعدها که با هم سخن گفتیم، دریافتیم که هیچ واژه‌ای قادر به توصیف آن حال و هوا نبود. با آنکه کنار یکدیگر بودیم، هم‌نفس و هم‌قدم، اما گویی هر یک در جهانی مشترک و رازآلود فرو رفته بودیم که شرحش از زبان قاصر است؛ و با این حال، یک حقیقت روشن بود: اگر آن موسیقی نبود، آن لحظه نیز ناقص می‌ماند. صحنه‌ای که بی‌شک یکی از ماندگارترین قاب‌های قرن ما خواهد شد، صحنه‌ای که از نسل ما به نسل‌های پسین خواهد رسید. اگر «سیدالامه» نبود، صحنه بی‌صدا بود و گویی چیزی کم داشت. هیچ صدای دیگری نمی‌توانست چنین دقیق و به‌جا بر آن لحظه بنشیند.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

برای نراقیان، آن لحظه نه‌فقط یک تجربه‌ احساسی بلکه یک نشانه از ظرفیت بی‌نظیر موسیقی است. او ادامه می‌دهد: در آن روز، موسیقی چیزی فراتر از یک قطعه‌ ساده بود. برای همه‌ حاضران که بیشتر آن‌ها لبنانی و برخی از سرزمین‌های دورتر بودند، این نوا آشنا بود. گویی از اعماق جان‌ها برمی‌خاست و به جان‌ها بازمی‌گشت. در ورزشگاه، تنها یک قطعه موسیقی پخش نمی‌شد؛ آنچه شنیده می‌شد، هم‌سرایی بی‌کلام مردمانی بود که دل‌هایشان یک‌صدا شده بود.

در نظر نراقیان، موسیقی در لحظات سرنوشت‌ساز می‌تواند احساسی را زنده کند که هیچ رسانه‌ای، هیچ قاب تصویری، و هیچ نثری قادر به بازآفرینی آن نیست. او معتقد است: موسیقی، بی‌نیاز از هر تماشا و توضیح، تنها با جاری شدن، همه‌ حواس را فرا می‌گیرد، تقویت می‌کند و در دل می‌نشاند. این ظرفیت، برای نسل ما ناآشنا نیست؛ نسلی که با موسیقی انقلاب رشد کرده است. برای نسل ما، این پیوند موسیقی با حافظه تاریخی چیز تازه‌ای نیست. ما خاطره‌های بسیاری داریم و می‌دانیم که باز هم تکرار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

آخرین وضعیت حضور ناشران دانشگاهی و خارجی در نمایشگاه کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمود آموزگار، مدیر نشر «کتاب آمه» و رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران اظهار کرد: تردیدی نیست که واسپاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب به ناشران، اتفاق مثبتی است. من از زمانی که در نمایشگاه مسئولیت داشتم به دنبال این بودم که این کار به‌درستی انجام شود تا متناسب با مجموعه مسائلی که در اجرا و برگزاری این رویداد وجود دارد، حلقه‌های مختلف زنجیره نشر با یکدیگر در ارتباط باشند.

وی ادامه داد: از زمان دولت یازدهم این کار آغاز شد و فراز و نشیب‌هایی هم داشت؛ ولی در نهایت فکر می‌کنم همکاری بین دولت و بخش خصوصی در این زمینه توفیق زیادی داشته است. سیدعباس صالحی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، نقش مؤثری در کاهش ناهنجاری‌ها، بهبود روش‌های مصرف یارانه و تعامل با بخش خصوصی، تعامل با ظرفیت نشر و طرح‌های فصلی داشت که امیدواریم این نگاه را در دولت چهاردهم نیز ادامه دهد و حتی بهبود ببخشد.

رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران بیان کرد: در دولت سیزدهم به جز موضوع «پایتخت کتاب» سایر موارد یاد شده فراموش شد. برای مثال یکی از دستاوردهای زمان سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویب آئین‌نامه بند ج ماده 92 بوده است که می‌تواند تغییرات بزرگی را در صنعت نشر رخ ‌دهد.

وی در پایان گفت: یکی از اتفاقات نمایشگاه کتاب در دو سال اخیر اجازه‌دادن به حضور کتابفروشان در آن بود. کتابفروشان در آن دوره اقدام به فروش کتاب همه ناشران می‌کردند که این موضوع سبب می‌شد نمایشگاه به انحراف برود که خوشبختانه این مسئله نیز امسال حل شد. البته به نظر من در برگزاری نمایشگاه کتاب به‌طورکلی باید به سمت رویداد نمایشگاهی برویم نه رویداد مبتنی بر فروش.

اعلام آمادگی 230 ناشر دانشگاهی برای حضور در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران

کاظم آرمان‌پور درباره حضور ناشران دانشگاهی در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند. به دلیل مشکلات رفت‌وآمد خوشبختانه امسال ناشران دانشگاهی تغییر جانمایی داشتند و به رواق شرقی منتقل شدند که اتفاق مبارکی است.

وی ادامه: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کردند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند و 30 ناشر به‌صورت تعاملی حضور دارند. به‌این‌ترتیب سه هزار و 900 مترمربع برای جانمایی این ناشران فضا در اختیار گرفته‌ایم.

آرمان‌پور با اشاره به اینکه یکی از فعال‌ترین بخش‌های نمایشگاه کتاب تهران، بخش ناشران دانشگاهی است افزود: مسائل و مشکلات ناشران دانشگاهی در این بخش بحث و پیگیری می‌شود و 47 برنامه متنوع در سرای علمی و فرهنگی خواهیم داشتیم.

مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درباره نزدیکی این بخش با کودک‌ونوجوان گفت: ازآنجایی‌که خانواده‌ها بیشتر با فرزندان‌شان به نمایشگاه کتاب می‌آیند، سال‌های پیش به دلیل جانمایی نامناسب از بازدید بخش دانشگاهی صرف‌نظر می‌کردند؛ اما با تغییر جانمایی این امکان ایجاد شده که بخش دانشگاهی در دسترس خانواده‌ها قرار بگیرد و طبیعتاً اتفاقات خوبی را برای این بخش شاهد هستیم.

12 تن بار ناشران خارجی وارد گمرک نمایشگاه شد

نخستین محموله کتاب ناشران خارجی سی‌و‌ششمین نمایشگاه کتاب تهران وارد گمرک نمایشگاه کتاب تهران شد.

علیرضا نوری‌زاده، مدیرکل اداره مجامع و تشکل‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ورود نخستین محموله بار ناشران خارجی به گمرک نمایشگاه خبر داد و گفت:‌ به‌زودی، کار بررسی این کتاب‌ها در کارگروه نظارت و ارزشیابی کتاب‌های خارجی آغاز می‌شود.

وی ادامه داد: این بار شامل 25 تن کتاب در موضوعات حوزوی و مذهبی و متعلق به 12 ناشر حوزه عربی است،‌ که در کشور لبنان جمع‌آوری و در قالب 565 کارتن کتاب به نمایشگاه تهران ارسال شده است.

به گفته نوری‌زاده، محموله دیگری نیز از ناشران خارجی در راه است که 12 تن  کتاب متعلق به ناشران لاتین است،‌ این بار نیز از لندن به صورت هوایی به ایران ارسال شده است. 12 تن بار دیگر نیز از ناشران حوزه عتبات عراق به مقصد ایران ارسال شده که به زودی وارد نمایشگاه خواهد شد،‌ سایر ناشران عراقی نیز بارهای خود را ارسال کرده‌اند که به‌زودی به ایران می‌رسد.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

‌سکوت ایران در قبال تصمیم مهم دولت هند برای زبان فارسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمی‌توان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرن‌هاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک هند شناخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از حیات آن را هنوز هم می‌توان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.

میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که می‌توان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازه‌ای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبه‌قاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سال‌های گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسی‌های آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبان‌ها انتقاد کرده‌اند.

دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامه‌ای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغه‌مندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظاره‌گر باشند.

سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی

مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در این‌باره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفت‌وگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقه‌مند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاست‌های خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمی‌شود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق می‌توان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.

زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبان‌هایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبان‌آموزان آینده بهتری را به تصویر می‎کشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب می‌شود. بنا بر بررسی‌های صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفق‌ترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار می‌رود که دیگر زبان‌ها در سال‌های آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازه‌نفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب می‌شوند، هر ساله افزایش می‌یابد.

در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبان‌آموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون می‌‎شود، مزیت کمی نیست. خواجه‌پیری معتقد است باید مزیت‌های فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقه‌های امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان هم‌بستگی میان ملت‌هاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.

چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندی‌ها نیست؟

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبان‌های پیشرفته شغل و امکانات پیدا می‌کنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیبایی‌های این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چاره‌جویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است. 

روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند

این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و ده‌ها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاه‌ها کاسته شد. پیش‌تر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کم‌کم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.

به گفته او؛ یکی از علل بی‌توجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان می‌نوشتند و می‌نویسند. از سوی دیگر، در دپارتمان‌های فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس می‌کنند. 

آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند

هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سال‌ها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سال‌های اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایه‌گذاری‌هایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور می‌گذارد؟ خواجه‌پیری یکی از دغدغه‌ها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانی‌ها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان می‌کند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیون‌ها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیب‌ها برنمی‌آید.

مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار می‌نماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشه‌های خود را به زبان فارسی تألیف می‌کردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام می‌گرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی می‌خواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی می‌آموخت. کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را می‌خواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع می‌توان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی می‌بینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتاب‌های دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.

قدم‌های آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسی‌ها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کم‌کم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسی‌ها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راه‌اندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کم‌کم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب می‌شد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته می‌شود. 

خواجه‌پیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسی‌ها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاش‌های بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربه‌هایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسی‌ها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد. 

 نسخه‌های فارسی که سر از لندن درآوردند

به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانه‌ها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب‌ به زبان فارسی بود، اما با بی‌توجهی به کتابخانه‌ها، کم‌کم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانه‌ها نیز مورد هجوم انگلیسی‌ها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود می‌نویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسی‌ها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی  افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتاب‌های نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.

مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالس‌المؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبان‌های فارسی و عربی نگهداری می‌شد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخه‌های خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرست‌نویسی با نسخه‌های خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانه‌های مهم اسلامی در آن منطقه به شمار می‌رود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

او ادامه داد: همراه با فهرست‌نگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبان‌های عربی و فارسی نگهداری می‌شد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاه‌های جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقبات‌الانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانه‌های بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخه‌ها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتاب‌هایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.

مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه

به گفته خواجه‌پیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله می‌توان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتال‌سازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخه‌های بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتال‌سازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتال‌سازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.

خواجه‌پیری در بخش دیگر صحبت‌های خود به علاقه هندی‌ها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامه‌نگاری زیاد انجام می‌شد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاش‌های شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.

به گفته او؛ از جمله این موارد می‌توان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سال‌ها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار می‌آید. که خلاصه‌نگاری، دیجیتال‌سازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است. 

به نظر می‌رسد  آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبه‌قاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته می‌شود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” به‌عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گسترده‌تر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهره‌برداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم