کتاب گران نیست، جیب مردم خالی‌ست!


خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ – حسام آبنوس: «کتاب گران است» این گزاره غلط بارها و بارها از سوی افراد مختلف تکرار می‌شود و پرتکرارترین آن هم از سوی جامعه مصرف‌کننده‌ای است که می‌خواهد گاهی کتابی بخرد ولی با قیمت‌هایی روبه‌رو می‌شود که دود از کله‌اش بلند می‌کند. قیمت‌هایی که واقعاً هم کم نیستند ولی اگر بخواهیم کمی با جزئیات درباره آن حرف بزنیم شاید به این جمع‌بندی برسیم که کتاب خیلی هم گران نیست. به هر صورت ماجرای قیمت کتاب به قدری مسئله مهمی است که پایش به نشست خبری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم باز شد. هرچند سید عباس صالحی سعی کرد با توجه به محدوده فعالیت و مسئولیتش به آن جواب بدهد که یکی از آن جواب‌هایی است که نه تنها دردی از مخاطب برطرف نمی‌کند که او را به جوابی ارجاع می‌دهد که او خیلی متوجهش نمی‌شود.

سید عباس صالحی در اولین نشست خبری خود بعد از تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم که روز ۲۳ دی برگزار شد، در پاسخ به سوالی مبنی بر قیمت کتاب و حذف شدن آن از سبد خانوار گفت: «این اتفاق با متغیر قیمت کاغذ خود را نشان داد. با توجه به ثبات نسبی کاغذ و یارانه‌های بودجه‌ای که از نظر ارزی در حوزه کاغذ در سال ۹۸ قرار گرفت، مدیریت بر فضای قیمت کتاب به شکل نسبی بود اما در سال‌های اخیر این مشکل قابل توجه شده است. متغیر اصلی این حوزه کاغذ است و در نوسانات مؤثر است. ما هم در نامه‌ای که به جناب عارف معاون رئیس جمهور نوشتیم این درخواست را داریم. متغیر ارز و تغییرات قابل توجه آن که مؤثر در این حوزه است، همچنان شرایط خود را ایجاد کرده و این خطر را جدی می‌کند که کتاب به یک کالای لوکس تبدیل شود.»

مسئله اول در این پاسخ این است که آقای وزیر ماجرای قیمت کتاب را به قیمت کاغذ و بعد به نوسانات دلار گره زد. گره زدنی که خیلی هم بی‌راه نیست. ولی آیا نوسانات قیمت دلار و تأثیر آن بر کاغذ باید سبب حذف شدن این محصول فرهنگی از سبد خانوار ایرانی شود؟ با این منطق اگر از وزیر کشاورزی درباره حذف شدن «مرغ» یا «گوشت» از سبد غذایی خانواده ایرانی سوال شود، احتمالاً او هم پاسخ خواهد داد به دلیل نوسانات قیمت دلار، قیمت خوراک دام و طیور هم متغیر است و باعث حذف مرغ و گوشت از سبد مصرف خانوار شده است. مسئله اول این است که مگر نوسانات دلار و تأثیر آن بر کالاها که امر امروزی نیست که بخواهیم حذف کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار را به آن گره بزنیم. علاوه بر این چون اینجا حرف از کتاب است کسی حساس نمی‌شود ولی اگر مرغ و گوشت هم از سبد خانوار حذف شود مسئولین اینگونه با آن مواجه می‌شوند و از «لوکس شدن» مرغ و گوشت سخن به میان می‌آورند؟

از سوی دیگر این سوال وجود دارد مگر چند درصد از ناشران از کاغذ حمایتی و یارانه‌ای استفاده می‌کنند که آقای وزیر علت حذف کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار را به آن گره می‌زنند. کتاب‌هایی که بدون پشتوانه کاغذ یارانه‌ای و حمایتی منتشر می‌شوند و مخاطبان خود را دارند دلیلی بر رد این ادعا است که بخواهیم حذف شدن کتاب را به ماجرای نوسانات دلار و ناپایداری قیمت کاغذ گره بزنیم. علاوه بر این توصیه می‌کنم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی و سایر مدیران مرتبط در حوزه کتاب، بعد از ساعت هشت شب سری به خیابان انقلاب بزنند تا ببینند «اُفست‌فروشان» چگونه عرصه خیابان و پیاده‌رو را فتح کرده‌اند و کتاب می‌فروشند. آیا این کتاب‌ها نیز با کاغذ حمایتی و دولتی منتشر می‌شوند؟ کتاب‌هایی که اصطلاحاً به آن‌ها کتاب‌های قاچاق گفته می‌شود و با کاغذ آزاد منتشر می‌شود و اتفاقاً مخاطبان خوبی هم دارند و فروش می‌روند. پس اینکه ماجرای حذف کتاب را به قیمت کاغذ گره بزنیم، آدرس غلط دادن است. البته منکر نیستم کاغذ به عنوان ماده اصلی و اولیه تولید کتاب نقش مهمی در تولید کتاب دارد ولی همه قصه حذف کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار نیست و شاید بهتر است ماجرا را جای دیگری دنبال کنیم.

سیدعباس صالحی در بخش دیگری از پاسخش به «تبدیل شدن کتاب به یک کالای لوکس» اشاره می‌کند. اشیا و محصولات یا ذاتاً لوکس‌اند یا شرایط و اقتضائاتی سبب لوکس‌شدن آن‌ها می‌شود. کتاب طبیعتاً در دسته اول نیست و در دسته دوم قرار می‌گیرد. اما چه چیزی باعث شده کتاب تبدیل به کالای ظاهراً لوکسی شود که دست مخاطبان به آن به راحتی نمی‌رسد؟ به گمانم پاسخ به این پرسش، روشن می‌کند که پیچ قضیه کجاست و سیدعباس صالحی به ظرافت از کنار آن عبور کرده و آن را مسکوت گذاشته است. بر این باورم که ماجرای حذف کتاب از سبد خانوار و لوکس شدن آن نسبت مستقیم با درآمد و هزینه‌های خانوار دارد که سیدعباس صالحی نخواست درباره آن حرفی بزند. در واقع حتی اگر بپذیریم که قیمت کاغذ عامل گرانی کتاب است که معتقدم مطلق نیست، کالاها و محصولات دیگر هم با نوسان قیمت دلار بالا و پایین می‌شوند و این اتفاق تازه‌ای نیست که آقای وزیر آن را اینگونه برجسته کرده است. مردم در قصه گران شدن همه محصولات دارند این ماجرا را می‌بینند ولی کتاب و سایر محصولات فرهنگی قربانی این نوسان و ناپایداری است که دلیلش این است که با توجه به وضعیت معیشتی و درآمدی آن‌ها مردم اول به فکر سیر کردن شکم خود و خانواده‌شان‌اند و اگر چیزی بماند به تفریحات و بعد آموزش اختصاص می‌دهند و کتاب در پایین‌ترین مرتبه اولویت‌ها قرار دارد. هرچند که این جواب آقای وزیر برای صنف نشر جواب راضی‌کننده و شادی‌آوری بود ولی دردی از مردمی که دلشان می‌خواهد کتاب بخوانند ولی دستشان به آن نمی‌رسد، دوا نمی‌کند. مردمی که به دلیل تنگدستی قید کتاب را زده‌اند و وضعیت حقوق و دستمزد سبب شده که کتاب ظاهر لوکس به خود بگیرد.

حالا بیایید با هم یکی دو تا آمار بررسی کنیم تا شاید بیشتر در جریان ماجرای گران بودن یا نبودن کتاب قرار بگیریم. برای این بررسی سراغ کتابی رفتم که در طول سال‌ها بارها تجدید چاپ شده و کتابی بوده که روند فروش آن متوقف نشده و همواره در بازار وجود داشته است. در مورد اول در سال هشتاد و هشت، قیمت پشت جلد آن کتاب دوازده هزار تومان بوده است. بنا بر خبری از سایت وزارت کار، حداقل دستمزد در آن سال دویست و هفتاد و چهار هزار و پانصد تومان تصویب شده بود. یعنی قیمت آن کتاب کمی بیشتر از چهار درصد (چهار و سه دهم درصد) حقوق یک ماه یک کارگر بوده است.

حالا بیایید به سال هزار و چهارصد و سه. حداقل دستمزد در این سال برای کارگر نه میلیون و ششصد و شصت و شش هزار تومان در نظر گرفته شده است. حالا باید برای همان کتاب دوازده هزار تومانی که الان ششصد و چهل و پنج هزار تومان قیمت دارد، چیزی حدود کمی بیشتر از شش و نیم درصد (شش و شصت و هفت صدم درصد) از حقوق یک ماه کارگر پرداخت شود.

یعنی بعد از گذشت ۱۵ سال قیمت آن کتاب چیزی حدود دو درصد در نسبت با حقوق کارگران افزایش قیمت داشته است. این در حالی است که مرغ و گوشت و سایر ملزومات اولیه مانند مسکن و پوشاک افزایش قیمت‌های نجومی داشته است. پس مسئله گرانی کتاب نیست مسئله آنجاست که هزینه‌های دیگر زندگی به قدری بر مردم گران آمده که ترجیح می‌دهند قید کتاب و استفاده از محصولات فرهنگی را بزنند. این آدرس غلطی که حالا وزیر فرهنگ هم به آن ارجاع می‌دهد پاک کردن صورت مسئله است. صورت مسئله‌ای که ریشه در دستمزد و توان مالی افراد دارد و ربطی به قیمت کاغذ و حواشی آن ندارد. در واقع مردم برایشان حواشی صنعت اهمیتی ندارد، همانطور که آن‌ها کاری ندارند قیمت خوراک دام و طیور بر اثر نوسانات دلار به چه وضعیتی در آمده، کاری هم به اینکه قیمت دلار چه تأثیری بر قیمت کاغذ و در پایان قیمت تمام‌شده کتاب می‌گذارد، ندارند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر می‌خواهد واقع‌بینانه به ماجرای مطالعه و خرید کتاب نگاه کند، باید در مجموعه دولت فکری به حال دستمزدها و معیشت خانوار کنند و از دادن آدرس‌های غلط به افکار عمومی، مخاطبان و اهالی حوزه کتاب پرهیز کنند. اگر کتاب شده حکایت ضرب‌المثل: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» دلیلش این است که مردم توان دست بلند کردن ندارند و اصطلاحاً «از کوته‌ی ماست که دیوار بلند است» وگرنه کتاب کالای لوکسی نیست و نباید هم باشد و دولت و مجموعه آن باید برای دسترسی همگانی و برقراری عدالت فرهنگی تلاش کنند. این حق تمام شهروندان است که به محصولات فرهنگی روز به آسانی دسترسی داشته باشند و مسئولین با آدرس غلط دادن فقط از خود سلب مسئولیت می‌کنند. هرچند می‌توان با تخصیص بودجه به گسترش شبکه کتابخانه‌های عمومی کشور (مانند اتفاقی که در دولت سیزدهم روی داد) دسترسی مردم به کتاب‌ها را آسان‌تر کرد. اتفاقی که می‌تواند زمینه گسترش عدالت فرهنگی را فراهم کند و افراد بیشتری را در بخش‌های مختلف کشور به کتاب وصل کند.



منیع: خبرگزاری مهر

برگزاری اختتامیه جایزه جلال با حضور یک میهمان ویژه


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین اختتامیه هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد.

سیدعباس صالحی میهمان ویژه این مراسم بود. 

محسن جوادی، سرپرست معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخستین سخنران این مراسم بود. وی ضمن خیر مقدم به حاضران گفت: از همه کسانی که برای برگزاری این جایزه کمک کردند، تشکر می‌کنم. همین طور از همه کسانی که آثارشان را از اختیار ما قرار دادند، تالیف یا ترجمه کردند تقدیر می‌کنم. 

او اضافه کرد: ادبیات خود فرهنگ و فرهیختگی است، اما خاستگاه بسیاری از مسائل مثل خلاق، خردمندی و نوع دوستی است و بسیاری از مفاهیم در قالب ادبیات شکل می‌گیرد. بنابراین پرداخت به ادبیات در صورت‌ها و اشکال مختلف می‌تواند ضامن حفظ ارزش‌های انسانی و ایرانی باشد. ادبیات رمز ماندگاری حفظ هویت ماست و از همه کسانی که این هویت را حفظ می‌کنند، تشکر می‌کنم. 

جوادی در پایان گفت: از دبیر محترم علمی جشنواره، دوستان خانه کتاب و دکتر امیرخانی تشکر می‌کنم که این رویداد را به خوبی برگزار کردند.

غلامرضا امیرخانی رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی دیگر سخنران این مراسم بود. او گفت: کتابخانه‌های ملی و عمومی در کل دنیا وظیفه حفظ و حراست از میراث مکتوب آن کشور را برعهده دارند و کتابخانه ملی ایران نیز با سابقه صدی و اندی ساله نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

وی اضافه کرد: باید اشاره کنم کتابخانه‌های ملی و عمومی طبیعتا بخش مهمی از آثار را در خود جای داده‌اند که بخش عمده آن آثار ادبی است؛ به خصوص در کتابخانه‌ ملی ما که بیشترین مراجعه به این آثار است. در واقع پرطرفدارترین آثار، کتاب‌های ادبی به ویژه داستان، شعر و رمان است. 

رئیس کتابخانه ملی خاطرنشان کرد: فناوری‌های جدید به ویژه فضای مجازی هرچند تأثیراتی داشته و ممکن است عده‌ای بگویند کتاب به کنار رانده شده است، اما باید بگویم کمترین تاثیر، در ادبیات و داستان بوده است و هنوز پرفروش‌ترین آثار ادبی در همین شاخه می‌باشد. ممکن است فلسفه توجه به ادبیات قابل درک و توجیه باشد که چرا با وجود امکان‌های جدید، کتاب در حوزه ادبیات و به ویژه داستان و رمان، همچنان جایگاه خود را دارد. چندی پیش متنی را از نویسنده ایرلندی می‌خواندم که تعریف خوبی از ادبیات داشت. این نویسنده می‌گوید: «ادبیات بیان ساده واقعیت نیست بلکه چیزی به واقعیت می‌افزاید و به ما ارائه می‌دهد.» با این دید، می‌توان گوشه‌ای از اهمیت ادبیات را دریافت کرد.

در ادامه این مراسم، مسعود کوثری بیانیه شورای علمی و داوران جایزه جلال احمد را خواند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

وحید یامین‌پور با کتاب تازه‌اش در بازار نشر ظاهر شد


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «عربیکا؛ سقر به لبنان در روزهای غم و شادی» به قلم وحید یامین‌پور توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار شده است.

بر اساس این گزارش، این کتاب روایتگر سفری پرماجرا به لبنان و تجربه‌های نویسنده از دل جنگ و بحران‌های این کشور است. یامین‌پور در این اثر با توصیف حال و هوای کشور لبنان و مردم مقاوم آن، تصویری زنده و تأثیرگذار از زندگی و ایستادگی در شرایط سخت ارائه می‌دهد.

عربیکا راوی ما بین اولین سفر نویسنده در سال ۲۰۰۳ و دیدار با سید حسن نصرالله و آخرین سفرش در سال ۲۰۲۴ و پس از شهادت سید مقاومت است.

یامین‌پور در این کتاب، دیدار خود با سید حسن نصرالله را که در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، روایت کرده و همچنین به سفرش پس از طوفان الاقصی در همان سال پرداخته است. علاوه بر آن، عربیکا با نگاهی تاریخی به مقاومت فلسطین و مسئله صهیونیسم، به معرفی چهره‌های شاخص جبهه مقاومت نیز می‌پردازد.

در بخش‌هایی از این سفرنامه، تجربه‌های نویسنده در مواجهه با بمباران‌ها، شهادت‌ها و شرایط نابسامان لبنان، به‌ویژه پس از شهادت سید حسن نصرالله، با نثری تأثیرگذار روایت شده است. این اثر با جزئیات دقیق، به‌گونه‌ای به ترسیم بحران‌ها و رشادت‌های مردم لبنان می‌پردازد که مخاطب را با واقعیت‌های ملموس این مقاومت آشنا می‌کند.

یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، جنبه آموزشی آن است. عربیکا برای کسانی که از تاریخ آغاز مقاومت لبنان و فلسطین بی‌اطلاع هستند، به‌خوبی روند شکل‌گیری و تداوم این مقاومت را توضیح می‌دهد و تصویری روشن از چگونگی رسیدن به این نقطه از ایستادگی را ارائه می‌کند همچنین ما شناختی نسبت به فرماندهان شاخص مقاومت دست پیدا می‌کنیم.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: این مردم تا به حال دست کم سه‌بار خانه‌شان را از نو ساخته‌اند. آن جنوبی حتی همین چندماه پیش همان موقع که در حیاط خانه‌اش قلیان می‌کشید و به در و دیوار خانه‌اش نگاه می‌کرد، نقشه جدید خانه را در ذهنش کشیده؛ با خودش گفته: «اگر دفعه بعد اسرائیل خرابش کرد، این‌بار این‌طوری می‌سازمش.»

کتاب «عربیکا» که شرح سفر وحید یامین‌پور به کشور لبنان است در ۲۰۰ صفحه و با قیمت ۲۲۵ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

تهران پایتخت شعر معاصر فارسی است؛ همه‌چیز درباره جایزه جهانی «شهر شعر»


محمدمهدی سیار دبیر علمی جایزه «شهر شعر» درباره اهداف برگزاری این جایزه به خبرنگار مهر گفت: ایده اولیه این جایزه این‌جا شکل گرفت که ما به عنوان یک انسان و شهروند، به طور طبیعی شهر و هویت آن برایمان مسأله است و با آن درگیر هستیم. شاعر نیز به طور طبیعی همیشه در هر پدیده‌ای هم به دنبال معنا و هویت می‌گردد، ‌هم دنبال خیال‌ورزی درباره آن پدیده است. شاید شاعران درباره محیط اطراف‌شان بیش از دیگران حساس باشند و درباره وضعیت مطلوبش خیال‌پردازی کنند. به ویژه با نگاه زیبایی‌شناسی که به پدیده‌ها دارند، دوست دارند شهر مطلوب‌شان را تصویرسازی کنند و درباره آن خیال‌پردازی کنند.

تهران در دو، سه سده اخیر پایتخت شعر فارسی بوده است

وی ادامه داد: جمعی از شاعران که شاعران مطرح کشور در حوزه‌های مختلف هستند، با توجه به همین نکته‌ها به این نتیجه رسیدند که می‌توانیم بیش از پیش به هویت ادبی تهران توجه و آن را تقویت کنیم. در تعاملی که با شهرداری تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و همچنین سازمان زیباسازی شهر تهران داشتیم، آنها هم از این طرح استقبال کردند و همه بر این مسأله اتفاق نظر داشتیم که تهران در دو سه سده اخیر یکی از پایتخت‌های شعر فارسی بوده است. یعنی جزو مراکزی بوده که بیشترین و بزرگ‌ترین شاعران زبان فارسی در این شهر زندگی کرده و بالیده و درس خوانده و درس داده و شعر گفته‌اند.

سیار گفت: اگر قیصر امین‌پور در خوزستان به دنیا آمده، در تهران زندگی کرده و در تهران شعر گفته و در تهران بالیده است. اگر اخوان ثالث زاده خراسان است، منتها بخش مهمی از زندگی ادبی خودش را در تهران سپری کرده و ارتباطات و فضاهای ادبی که داشته در تهران بوده و خیلی از شعرهای معروفش را هم در تهران سروده است. اگر شهریار از خطه تبریز سر بر آورده، بیشتر حیات ادبی و زندگی خودش را در تهران سپری کرده و شعرهای زیادی هم درباره تهران و حالی و هوای که در تهران داشته، دارد. او در تهران عاشق شده و رشد کرده و معروف شده و محبوب شده و بخشی از سلوک ادبی‌اش در تهران بوده است. بسیاری از دیگر شاعران هم همین‌طور در این شهر زیست کرده‌اند. بعضی شاعران هم زاده تهران هستند و بخش زیادی از شاعران جوان و نسل جدید هم همین تجربه را دارند.

کسی درباره تهران و هویت ادبی و شعری این شهر صحبت نمی‌کند

دبیر علمی جایزه شهر شعر با اشاره به هویت ادبی شهر تهران، گفت: امروزه اصفهان و شیراز به عنوان شهرهای ادبی ایران مطرح هستند و ذهن انسان درباره شعر و شهرهای ادبی به خاطر حافظ و سعدی سمت این دو شهر می‌رود. یا اینکه ذهن‌ها به خاطر فردوسی و دیگر بزرگان این خطه به سمت خراسان می‌رود. همچنین تبریز و اصفهان که هرکدام تاریخچه‌ای در شعر فارسی دارند. ولی نباید هویت ادبی تهران را نادیده گرفت؛ به خصوص در عصری که ما زندگی می‌کنیم. تهران در این دو سه قرن اخیر پایتخت ادبی شعر فارسی بوده است و مجلات ادبی، گفتگوها، کافه‌ها،‌ انجمن‌ها،‌ جشنواره‌های متعدد و ناشران ادبی موفق در تهران بوده‌اند. همچنین رویدادهای بزرگ ادبی مثل نمایشگاه کتاب در تهران برگزار شده‌اند و نقشی بی‌بدیل در رشد شعر فارسی داشته‌اند. با اینکه تهران در دو سه قرن اخیر نقش بی‌بدیلی در تاریخ شعر فارسی داشته است، کسی این واقعیت را به زبان نمی‌آورد و کسی تهران را به عنوان شهر ادبی و شهر شعر نمی‌شناسد. حتی شاید خود شهروندان تهران هم به هویت ادبی کوچه و خیابان‌هایی را که در آن زندگی می‌کنند واقف نباشند.

سیار ادامه داد: با توجه به همین نکته‌ها بود که تصمیم گرفتیم برای جدی گرفته شدن این هویت کاری بکنیم و تهران را به عنوان یکی از پایتخت‌های شعر ایران و جهان معرفی کنیم. کما اینکه شعر فارسی خودش یکی از قطب‌های شعر جهان است و تهران هم از این حیث می‌تواند مرکزیتی در ادبیات جهان داشته باشد؛ چه جهان اسلام و چه به طور عمومی.

همه شاعران ایران و جهان می‌توانند در هر قالب و موضوعی در جایزه شهر شعر شرکت کنند

شاعر «حق السکوت» درباره موضوعات اصلی جایزه شهر شعر توضیح داد: این جایزه، جایزه «شعر شهر» نیست، یعنی جایزه‌ای نیست که به بهترین شعرها درباره تهران یا مفهوم شهر سروده شده باشد، بلکه جایزه «شهرِ شعر» ‌است. شاعران قرار نیست درباره شهر تهران یا به طور کلی درباره شهر شعر بگویند. شهر شعر یعنی شاعران از هر جای ایران و جهان، شعرهایشان را در این رویداد بزرگ با موضوعات و قالب‌های مختلف شرکت بدهند. موضوع فراخوان آزاد است و ما پذیرای هر شعر و موضوع در هر قالب شعری هستیم. البته موضوع ویژه هم داریم که در فراخوان جایزه قید شده ولی به طور کلی این جایزه به صورت آزاد برگزار می‌شود و عنوان جایزه هم شهر شعر است. این خیلی برای ما مهم است که تهران به عنوان مرکز و شهر شعر شناخته شود. البته باید با فضاسازی‌های شهری و اتفاقات مختلف به مقصود اصلی برسیم.

فضاسازی شهری با محوریت شعر و ادبیات، بخش مهم جایزه شهر شعر است

وی گفت: البته ما یک جایزه ویژه در بخش فضاسازی ادبی برای تهران داریم که یکی از بخش‌های مهم جایزه ماست. یعنی این جایزه محدود به حوزه شعر هم نیست، بلکه حوزه خلاقیت‌های شهری با محوریت ادبیات هم مدنظر ما است. تأکیدمان این است که حال و هوای شاعرانه تهران بیشتر شود. ایده‌های شهری به جایزه اضافه شده‌اند تا کمک بکنند برای نزدیک‌تر شدن شهر تهران به هویت ادبی و شاعرانه خودش. همه هم می‌توانند در این بخش شرکت کنند. چه مردم عادی، چه هنرمندان فضای تجسمی و معماری، چه شاعران و نویسندگان. همه می‌توانند در این بخش شرکت کنند و ایده‌های خودشان را برای طراحی شهری مبتنی بر هویت ادبی برای جایزه ارسال کنند.

سیار با بیان اینکه مسئولان شهرداری تهران تا امروز از این طرح به خوبی حمایت کرده‌اند، گفت: لازم است از همراهی شهرداری تهران و شهردار تهران، ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و مدیرعامل سازمان زیباسازی تشکر کنم که تا اینجا بسیار همدلانه پیش آمده‌اند. امیدوارم این همدلی مستمر باشد و محدود به برگزاری یک رویداد نباشد و بتواند حال شهروندان را خوب کند. ضمن این که قرار است بخشی از این جشنواره با همکاری شهرداران این شهرها در شهرهای شیراز و اصفهان برگزار شود تا اینگونه رنگ ملی‌تری هم پیدا کند. امیدوارم این عزم کماکان امتداد پیدا کند.

امیدوارم شهر شعر قلب تپنده برای برساختن هویت ادبی تهران باشد

دبیر علمی جایزه جهانی شهر شعر در پایان با بیان اینکه سعی می‌کنیم مبلغ جایزه هم خوب باشد، گفت: طراحی ما و عزم شهرداری تهران این است که این جایزه تبدیل به یک سنت شود. چون اگر سنت نشود، اصلا به آن ایده‌ای که در پی‌اش بودیم نخواهیم رسید. ضمن اینکه اجرایی شدن ایده‌های شهری با محوریت شعر، خودش نیازمند سال‌ها کار و پیگیری است. امیدواریم این جایزه یک قلب تپنده برای پیگیری برساختن هویت ادبی تهران باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

برگزیدگان جایزه جلال معرفی شدند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد و برگزیدگان بخش‌های مختلف این جایزه ادبی معرفی شدند.

براین اساس برگزیدگان بخش‌های چهارگانه هفدهمین دوره این جایزه به شرح ذیل معرفی شدند:

بخش مستندنگاری

در این بخش، مستندنگاری «خاک کارخانه؛ پارچه‌های ناتمام چیت‌سازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف شایسته تقدیر شد. هدیه نقدی این بخش 150 میلیون تومان است. 

داستان بلند و رمان

 در این بخش، کتاب‌های «دختران قبیله جنگ» اثر جواد افهمی و «دم اسبی» نوشته رامبد خانلری به عنوان شایسته تقدیر اعلام شدند. 

علاوه بر این، «سنگ اقبال» اثر مجید قیصری به عنوان برگزیده بخش داستان بلند و رمان جایزه جلال معرفی ‌و برنده جایزه 500 میلیون تومانی شد. 

داستان کوتاه

داستان کوتاه «آن پری‌زاد سبز پوش» اثر صمد طاهری به عنوان برگزیده و «پرنده باز تهران» اثر ندا رسولی به عنوان شایسته تقدیر معرفی شدند.

نقد ادبی

در این بخش، نقد ادبی «دیرش روایی» نوشته بهمن نامورمطلق از نشر سخن شایسته تقدیر شد. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: داریوش شایگان متولد چهارم بهمن‌ماه ۱۳۱۳ خورشیدی در شهر تبریز است که در خانواده‌ای چندزبانی و چندفرهنگی به دنیا آمد. پدرش محمدرحیم شایگان بازرگانی متمول و شیعه مذهب بود و مادرش زولوگیدزه اباشیدزه باگراتیون، اهل گرجستان و سنی مذهب بود. دایه او روس بود و فرزندانِ خانواده از کودکی زبان‌های ترکی، روسی و فارسی را یاد گرفته بودند. او دوره‌ی دبستان تا اول دبیرستان را هم در مدرسه‌ی فرانسوی‌زبان سن‌لوئی تبریز گذراند و زبان فرانسوی نیز به این ترکیب افزوده شد. سپس در ۱۵ سالگی با نیمه‌تمام‌گذاشتن تحصیل در دبیرستان تبریز، به انگلستان رفت و آنجا دبیرستان را به انگلیسی درس خواند.

داریوش شایگان پس از اتمام دوره دبیرستان به ژنو سوئیس رفت و ابتدا تحصیل در رشته پزشکی را آغاز کرد، اما پس از یک سال آن را رها کرد و به تحصیل هم‌زمان در رشته‌های علوم سیاسی، فلسفه و زبان‌شناسی پرداخت. در دوران تحصیل، او به مطالعه آثار ادیبان و فیلسوفان بزرگی مانند پل والری، مارسل پروست، کارل گوستاو یونگ، شارل بودلر و راینر ماریا ریل که علاقه‌مند شد و با فرهنگ و ادبیات اروپا در قرن بیستم آشنا گردید. در دانشگاه ژنو، شایگان تحت تأثیر استادش ژان هربر، با اساطیر و حماسه‌های هند آشنا شد و دو سال را صرف یادگیری زبان سانسکریت نزد هانری فرای، هندشناس مشهور، کرد؛ و در ۲۵ سالگی و پس از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت.

پس از بازگشت، شایگان شش سال را به مطالعه و تأمل در عرفان و متون کلاسیک فارسی اختصاص داد و به بررسی آثار الهیاتی و عرفانی پرداخت. در این دوره، او در دانشگاه تهران به تدریس زبان سانسکریت مشغول شد و با سید حسین نصر همکاری کرد. از طریق نصر، با هانری کُربَن، اسلام‌شناس فرانسوی، هم آشنا شد. این مطالعات و ارتباطات، تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری اندیشه‌های فلسفی و عرفانی شایگان گذاشت.

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان

به همین مناسبت نگاهی به یک اثر این اندیشمند شش زبانه می‌کنیم:

پنج اقلیم حضور

کتاب پنج اقلیم حضور نوشته داریوش شایگان یکی از آثار مهم این مولف است که به بررسی و تحلیل عمیق فرهنگ و ادبیات ایران می‌پردازد. این کتاب در واقع تلاشی برای شناخت هویت ایرانی و جنبه‌های مختلف حضور انسان ایرانی در جهان است. شایگان در این اثر به تحلیل روحیه و شخصیت ایرانی با استفاده از دیدگاه‌های فلسفی، روان‌شناختی، و ادبی می‌پردازد.

پنج اقلیم حضور به بررسی پنج چهره برجسته در ادبیات و فرهنگ ایران اختصاص دارد: حافظ، مولانا، سعدی، خیام و فردوسی. شایگان تلاش می‌کند تا از طریق آثار و اندیشه‌های این بزرگان، به درک بهتری از هویت ایرانی و نگاه معنوی ایرانیان به جهان دست یابد. او به تأثیر این شاعران بر ساختار ذهنی و فرهنگی ایرانیان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این شخصیت‌ها پنج بُعد از “حضور” را در فرهنگ ایرانی نمایندگی می‌کنند.

رویکرد شایگان در این اثر، تحلیل فرهنگ ایرانی از منظر تطبیقی است، او از این منظر میان فرهنگ ایرانی و دیگر فرهنگ‌ها ارتباط برقرار می‌کند و به دنبال کشف نقاط اشتراک و تفاوت‌های تفکر ایرانی با تفکر فلسفی غربی است. شایگان با توجه به مشرب فلسفی اش به جنبه‌های عرفانی، فلسفی، و وجودی زندگی در ادبیات ایران توجه ویژه‌ای دارد.

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان

اهمیت این کتاب در چیست؟

این کتاب نگاه تازه‌ای به هویت ایرانی ارائه می‌دهد و آن را در سطحی جهانی بررسی می‌کند. ترکیب تحلیل‌های فلسفی با نگاهی ادبی، باعث می‌شود که اثر هم برای علاقه‌مندان به ادبیات و هم برای دوستداران فلسفه جذاب باشد و در عین حال شایگان به شکلی خلاقانه تلاش می‌کند که تضادها و همزیستی عناصر سنتی و مدرن در فرهنگ ایرانی را شرح دهد.

سبک نوشتاری شایگان در این کتاب، روان و در عین حال پیچیده است؛ او از اصطلاحات فلسفی و تحلیل‌های دقیق استفاده می‌کند، اما تلاش دارد که مطالب برای خواننده عام نیز قابل فهم باشد.

آن طور که خودش در این باره نوشته است «شالوده این مقالات، بر اساس زاویه دید من نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی ریزی شده است؛ بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگشان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشتشان رسوخ کرده و سایه‌ای سنگین بر کل جهان بینی آنان افکنده است؟ غرض از این قلم فرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته اند… به نظرم پیوندی از این دست مولود قریحه شاعرانه ایرانی است که در جهان بی همتاست.»

کتاب پنج اقلیم حضور یکی از آثار برجسته شایگان است که می‌تواند برای کسانی که به فلسفه، ادبیات و هویت فرهنگی علاقه‌مند هستند، بسیار آموزنده و تأمل‌برانگیز باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

جایزه جلال، فرصت طلایی برای ارتقای ادبیات ملی است


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه جایزه جلال گفت: این جایزه در 17 دوره برگزاری خود با فراز و فرودهایی همراه بوده است، اما اکنون در نقطه‌ای هستیم که باید دیدی نسبت به گذشته و نسبت به آینده تصویری تازه داشته باشیم. روزگاری که این جایزه در شورای فرهنگی تصویب شد، در آیین‌نامه جایزه آمده بود که این جایزه به منظور ارتقای زبان فارسی، ادبیات ملی و ادبیات دینی، تصویب می‌شود. در حقیقت سه چشم‌انداز برای این جایزه وجود داشت؛ زبان فارسی، ادبیات ملی و ادبیات دینی.

صالحی ضمن معرفی ادبیات ملی گفت: وقتی از ادبیات ملی سخن می‌گوییم، منظور انقطاع از ادبیات جهانی نیست، تضاد و تقابل با ادبیات جهانی نیست، همچنین منظور ادبیات نژادپرستانه نیست. ادبیات ملی مولفه‌هایی دارد و با اوصافی شناخته می‌شود. ادبیات ملی، ادبیاتی است که در خدمت انسجام ملی، همبستگی ملی  و هم‌گرایی قرار میگیرد.  ادبیات ملی، ادبیاتی است که می تواند روح وحدت را به فضای تکثر اجتماعی منتشر کند. ادبیات شرآفرین، تفرقه‌آفرین و فصله‌افزا نمی‌تواند  ادبیات ملی باشد.

وی خاطرنشان کرد: ویژگی دوم ادبیات ملی این است که به هویت ملی کمک میکند و مانع از هضم یک ملت در جهان مدرن میشود و بتواند در عین مبادله، امتیازهای هویت ملی را حفظ و  صیانت کند. ادبیات ملی، ادبیات فرصت ساز برای اتصال این هویت است، آنهم در شرایطی که خطر انقطاع و گسست‌ها وجود دارد.

سیدعباس  صالحی تأکید کرد: ویژگی سوم است که ادبیات ملی رنگ، بو و طعم تاریخ و جغرافیای ملت را دارد، حس بوم‌گرایی در ادبیات وجود دارد. ادبیات ملی ایرانی از چندهزارسال تاریخ و هزاران سال سابقه سرزمینی جغرافیایی ایران ارتزاق می‌کند و از آن مایه می‌گیرد و از آن فاصله نمی‌گیرد، گرته‌برداری نمی‌کند، می‌آموزد اما مقلد نمی‌شود. ویژگی چهارم ادبیات ملی است است که خرده فرهنگ‌های داخل ملت را در درون خودش قرار می‌دهد، خرده‌فرهنگ‌ها را بخشی از بافت ملی می‌داند و ملت را در مقابل فرهنگ‌های درون خودش قرار می‌دهد. ادبیات ملی ایرانی، ادبیاتی است که فرهنگ‌های اقوام و خرده فرهنگ‌های مذاهب، ادیان را به عنوان اجزای ملی خودش تلقی کند و با آن همراهی و همسازی می‌کند. 

او در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر می‌آید جایزه جلال با توجه به این گونه مولفه‌ها و مولفه‌های ادبیات ملی تاسیس شده است.جایزه جلال برای ارتقای ادبیات ملی است. 
 
صالحی گفت: جلال نویسنده ملی بود و می توان با آرا او موافق بود یا منتقد پاره‌‌ای از رفتار و گفتار او بود، می‌توان او را پسندید یا نپسندید اما تردیدی نیست که جلال یک ادیب ملی معاصر بود و با همین مولفه‌هایی که گفته شد،  زمانی که دید حزب توده، فاصله‌ای با ملت پیدا کرده و تظاهرات توده‌ای‌ها را در حمایت نفت شمال دید، راه خود را جدا کرد، زیرا  نمی‌توانست با فضای ناهمگرایی ملی همخوان و همراه باشد.

 او خاطرنشان کرد: ادبیات ملی که جایزه جلال با این مولفه‌ها و متغیرها تعریف می‌شود، اهمیت بسیاری دارد و توجه به آن مهم است. ادبیات است که ایران را نگهداشته است‌ ادبیات می‌تواند حافظ این میراث و سنت تاریخی ایران باشد. ادبیات ایرانی  افتخار گرانبها انسانیت را در دورن خود داشته و جهان به آن مدیون است. 

انتهای پیام/ 



منبع: خبرگزاری تسنیم

روایتی از مواجهه سرباز عراقی با رزمندگان ایرانی در عملیات فاو


سعید محمدی نویسنده رمان «سرگردانی در نقطه صفر» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این کتاب گفت: جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس سرشار از اتفاقات و ماجراهایی است که با وجود همه کتاب‌هایی که در مورد این اتفاق بزرگ نوشته شده، هنوز ناشنیده باقی مانده است.

وی افزود: تقریباً همه آثار و کتاب‌هایی که در این موضوع منتشر شده از زاویه دید رزمندگان ایرانی بوده است و جبهه حق روایت شده است؛ اما شنیدن روایت‌های متفاوت از جبهه مقابل، یعنی رژیم بعث هم جذابیت و نوآوری خاصی دارد. رمان “سرگردانی در نقطه صفر” به این موضوع می‌پردازد.

محمدی ادامه داد: زاویه روایت این کتاب از دید یک سرباز ساده لوح عراقی است که طی اتفاقاتی عجیب محصور می‌شود. این واقعه مصادف است با عملیات فاو و فتح آن توسط رزمندگان اسلام که یکی از بزرگترین و عجیب‌ترین عملیات‌های ایران در دفاع مقدس بوده است.

این نویسنده گفت: بیان اتفاقات با چاشنی طنز، کشمکش سرباز عراقی با نام جبان با فرماندهانش، ۲۳ روز سرگردانی او و پایبندی به اصول اسلامی و انسانی رزمندگان با اسرای دشمن از ویژگی‌های این رمان است.

وی ادامه داد: شخصیت اصلی رمان جوانی به نام جبان است که عاشق است و آرزوهای زیادی دارد و برای رسیدن به معشوقه‌اش می‌خواهد پیشرفت کند؛ اما وقایع آنطور پیش نمی‌رود که او انتظار دارد.او بعد از حمله ایران به فاو پشت خط نیروهای ایرانی گیر می‌افتد. که نه راه پس دارد و نه راه پیش، بنابراین تمام تلاشش را می‌کند تا به جبهه خودشان برگردد؛ اما ماجرا وقتی بحرانی می‌شود که می‌فهمد اگر برگردد به عنوان خائن اعدام خواهد شد.

محمدی در پایان گفت: ساختار رمان طنز است و مخاطب در سراسر رمان با اتفاقات مفرحی رو به رو می‌شود. باورها و شنیده‌های جبان از رفتار ایرانی‌ها توسط همرزمانش که برای ترساندن و شوخی با او گفته‌اند اراده او را برای گیر نیفتادن به دست ایرانی‌ها چندین برابر می‌کند و این وحشت او به قدری است که حاضر است بمیرد اما دست ایرانی‌ها نیفتد.



منیع: خبرگزاری مهر

معرفی برگزیدگان جایزه جلال و اعطای یارانه ۲۵ درصدی خرید کتاب


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: گزارش مطالعه و مرور اخبار این هفته کتاب و ادبیات دربرگیرنده ۸ خبر مهم است که ۲ خبرش مربوط به معرفی برگزیدگان جایزه جلال‌آل احمد و اعطای یارانه خرید کتاب ۲۵ درصدی ویژه دهه فجر هستند.

دیگر اخبار این گزارش هم معرفی برگزیدگان نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار، تقدیر از ۷۵ اثر برگزیده جشنواره قلم، دو انتصاب جدید در کتابخانه ملی، ثبت‌نام بیش از ۳۰۰ هزار نفر در رویداد ملی خط امین،حمایت ارشاد از ترجمه کتاب‌های فارسی به زبان‌های دیگر،نظرخواهی فرهنگستان زبان از مخاطبان برای واژه (bio) هستند.

مشروح این گزارش را در ادامه می‌خوانیم؛

معرفی برگزیدگان نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار

نشست خبری نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار شنبه ۲۹ دی با حضور مسئولان برگزاری کنگره در شهر شیراز برگزار شد.

۶ هزار و ۱۵۰ اثر شامل ۵ هزار و ۳۰۰ قطعه شعر و ۸۵۰ داستان به دبیرخانه این رویداد رسید و بیشتر از ۳۲۰ نویسنده و ۷۰۰ شاعر در این دوره از کنگره شرکت کردند. همچنین داوری مقدماتی از ۲۰ آذرماه آغاز شد و در دهه سوم دی داوری نهایی توسط ۱۳ داور شناخته شده شعر و داستان کشور انجام گرفت.

اختتامیه این رویداد نیز با حضور محمد کرم اللهی مدیرکل هنری بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور، محمد مرادی دبیر علمی کنگره، مدیران فرهنگی، مسئولان استان فارس، نخبگان و اهالی رسانه در شهر شیراز برگزار شد و برگزیدگان در بخش‌های شعر، داستان و ادبیات داستانی معرفی شدند.

معرفی برگزیدگان هفدهمین دوره جایزه جلال

نشست خبری هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح روز یکشنبه ۳۰ دی در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران آغاز شد.

در این نشست ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران حضور داشتند.

به گفته مسعود کوثری دبیر علمی این جایزه در این دوره بخش داستان کوتاه نسبت به سال قبل گسترش پیدا کرد و بنابراین هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده‌اند، به دبیرخانه رسید.

مراسم اختتامیه و معرفی برگزیدگان هفدهمین دوره جایزه جلال‌آل احمد عصر روز چهارشنبه سوم بهمن در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

تقدیر از ۷۵ اثر برگزیده جشنواره قلم

اکبر نصراللهی رئیس شورای علمی جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (قلم ۷) گفت: روز سه‌شنبه دوم بهمن از خالقان ۷۵ اثر برگزیده در مراسم اختتامیه جشنواره «قلم ۷» در مشهد مقدس قدردانی شد. امسال خالقان ۱۶۱۰۰ اثر، در چهار بخش و ۳۱ قالب رسانه‌ای، رقابت کردند و اعضای هیأت داوران در سه مرحله داوری از میان این آثار، ۷۵ اثر را حائز رتبه‌های اول تا سوم دانسته‌اند.

دو انتصاب جدید در کتابخانه ملی

غلامرضا امیرخانی رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی با صدور احکام جداگانه‌ای حمیدرضا سلطانی را به‌عنوان سرپرست اداره کل پردازش و سازماندهی و طاهره یعقوب‌پور را به‌سمت سرپرست اداره کل اطلاع‌رسانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منصوب کرد.

اعلام ثبت‌نام ۳۰۰ هزار نفر در رویداد خط امین و تمدید این رویداد

از آغاز رویداد ملی خط امین حدود ۳۰۰ هزار شرکت کننده در گروه‌های مختلف سنی به عنوان فعالان کتاب و کتابخوانی شرکت کرده و در دبیرخانه پویش کتابخوانی خط امین ثبت نام کرده‌اند.

این رویداد در خبر دیگری تمدید شد.

اعطای یارانه خرید کتاب ۲۵ درصدی ویژه دهه فجر

ابراهیم حیدری مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: به مناسبت چهل و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از ۱۲ تا ۲۲ بهمن طرح ویژه فروش حضوری و مجازی کتابفروشی‌ها با اختصاص یارانه جدید خرید کتاب به همه ایرانیان اجرا می‌شود.

وی افزود: در این طرح ویژه برای هر ایرانی تا سقف یک میلیون تومان خرید، ۲۵ درصد یارانه کتاب اختصاص یافته است که همزمان هم به صورت حضوری از کتابفروشی‌های عضو طرح و هم به صورت غیرحضوری از طریق تارنمای اینترنتی بازار کتاب به نشانی Bazarketab.ir قابل استفاده است.

حمایت ارشاد از ترجمه کتاب‌های فارسی به زبان‌های دیگر

ایوب دهقانکار مشاور علمی، فرهنگی، و مدیریتی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با جمعی از فارسی‌آموزان از کشور ترکیه دیدار کرد.

دهقانکار در این دیدار به اهمیت آموزش زبان در کشورهای مختلف اشاره کرده کرد و گفت: مبحث آموزش زبان بسیار عمیق و یکی از بارزترین مصادیق در مقوله دیپلماسی فرهنگی کشورها است. ۱۰
یکی از وظایف ما حمایت از فعالیت‌های حوزه زبان فارسی مانند طرح حمایت از انتشار ترجمه کتاب‌های فارسی به زبان‌های دیگر است.

نظرخواهی فرهنگستان برای یک واژه

فرهنگستان زبان و ادب فارسی از مخاطبان برای انتخاب واژه برابر با بی و (bio) نظرخواهی کرد.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی امروز صبح با این توضیح که بی و (bio) در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، کوتاه‌شده بیوگرافی (biography) است و در معنای «توصیفی کوتاه شامل اطلاعاتی از کاربر که در زیر عکس حساب کاربری خود می‌نویسد، به‌کار می‌رود»، از مخاطبان و همراهان خود در این کانال خواسته از بین چند گزینه، پیشنهاد خود را انتخاب کنند.



منیع: خبرگزاری مهر

خاطرات بازیگر سریال «پایتخت» از جبهه‌های جنگ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «من هم دلم گریه می‌خواست» بازخوانی زندگی و هنر عطاءالله صفرپور، هنرمند فقید و نمایشنامه‌نویسی است که در جبهه‌های جنگ تحمیلی فعالیت داشت. این اثر نه تنها به عنوان یک بیوگرافی، بلکه به عنوان یک مستند تاریخی عمل می‌کند که تلاش‌ها و آرمان‌های فرهنگی-هنری در دوران دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد.
کتاب با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که نویسنده تجربیات و دیدگاه‌های خود را در مورد اهمیت خنده و شادی حتی در شرایط سخت جنگی به اشتراک می‌گذارد. نمایش‌های کمدی و سیاه‌بازی، به ویژه نمایش «جیجک علیشاه» که توسط عطاءالله صفرپور در جبهه‌ها اجرا می‌شد، مورد توجه قرار گرفته است. این نمایش‌ها نه تنها برای سرگرمی رزمندگان بودند بلکه به عنوان یک عنصر مهم برای بالا بردن روحیه آنها و ایجاد امید در میان آنها عمل می‌کردند. بخشی از کتاب به بررسی تاثیرات بلندمدت نمایش‌های صفرپور بر روی شرکت‌کنندگان و تماشاچیان می‌پردازد.

آزاده جهان‌احمدی، کارشناس حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخته و آن را از زوایای مختلف بررسی کرده است. این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

فصل چهار سریال پایتخت سکانس‌هایی در غسالخانه داشت. غسال شیرین آن سریال که سر صبر و با حوصله برای سحری کتلت می‌خورد، مرحوم عطاءالله صفرپور بود. احتمالاً شما هم مثل من گمان می‌کردید این هنرپیشه شمالی از هنروران همان خطه است. اما وقتی کتاب «من هم دلم گریه می‌خواست» را دیدم، تازه فهمیدم مرحوم صفرپور در عین گمنامی برای ما مخاطبین عادی و غیرشمالی تلویزیون در خطه شمال و برای خودش، هنرمندسرشناسی بوده است.

کتاب «من هم دلم گریه می‌خواست» که به زندگی صفرپور پرداخته است، در دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان گلستان تهیه شده است. این کتاب از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول با نام «سیر زندگی از تولد تا مرگ» به زندگی نامه عطاءالله صفرپور، هنرمند سیاه‌باز فقید گرگانی می‌پردازد و بخش دوم آن با عنوان «جیجک‌علیشاه در جبهه‌های جنگ تحمیلی» به حضور سیاه‌بازان گرگانی در میدان جنگ و در میان رزمندگان اسلام اشاره دارد. در فصل پایانی «من هم دلم گریه می‌خواست» مشخصات فردی، فهرستی از فعالیت‌های «آموزشی و تخصصی»، «سریال، فیلم، تله تئاتر» «تقدیرنامه‌ها» ، سوابق در «روزنامه‌ها، مجلات و خبرگزاری‌ها»، اسناد و مدارک و عکس‌های مرحوم صفرپور به همراه منابع و مآخذ آورده شده است.

صفرپور در سال 1324 در شهر گرگان متولد شد و مانند غالب کودکان کودکی پرشیطنتی داشته است. برای همین مادر برای اینکه اندکی نفس راحت بکشد، او را به مکتب می‌فرستد و به این ترتیب فصل جدیدی از زندگی برای او رقم می‌خورد.  اما عطاءالله تمام تنبیه‌های بدنی ملای مکتب را به جان می‌خرد و دست از بازیگوشی برنمی‌دارد. این هنرمند نامی در خاطراتش از بزرگواری و مهربانی پدر، صبوری و اقتصاددانی مادرش خاطرات جذابی تعریف می‌کند که همه‌ آنها نشان‌گر این است که در چه خانواده و با چه سطح فکری بزرگ شده است؛ خانواده‌ای با جمع گرم ودوست داشتنی.

کتاب , تئاتر مقاومت , سوره مهر ,

زندگی پر از فراز و نشیب صفرپور غافلگیری زیاد دارد. او بعد از ترک تحصیل در مقطع دبیرستان تصمیم می‌گیرد استخدام نظام شود. فضای غیرمنعطف محیط کار با روحیه لطیف و همیشه شوخش سازگار نیست. عطاءالله که از کودکی کارش نشاندن لبخند بر روی صورت اطرافیان است حالا باید ساعت‌های عمرش را در محیط خشن ژاندرمری بگذراند.

 زنده‌یاد صفرپور شخصیت ویژه‌ای داشت. اینکه یک فرد بتواند خنده مردم را به درد خود ترجیح دهد و بگوید حسرت این را می‌خوردم که زندگی به من فرصت دهد تا برای خودم گریه کنم، برای روزهای از دست داده‌ام، برای غم برادرم گریه کنم موضوعی بسیار سخت است که نه می‌شود آن را توضیح داد و نه می‌توان توصیفش کرد. چنین شخصیتی که با وجود چنین شرایطی به بهترین شکل کار خود را انجام می‌دهد یک انسان ویژه است و شخصیت بسیار خاصی داشته است. شاید غیرقابل باور بنماید که زندگی به آدم گاهی فرصت گریستن بر غصه را هم ندهد. بله، این امر پیچیده و غیرقابل توصیف و انکار زندگی است. جریان زندگی همانقدر که پرقدرت است همان اندازه هم پرشتاب به پیش می‌رود. زندگی صفرپور در کتاب من هم دلم گریه می‌خواست دقیقا همین موضوع را متذکر می‌شود.

در این کتاب صفرپور اشاره مستقیم به این نکته دارد که بر روی صحنه نمایش، در خیابان و محافل دوستانه مردم را خندانده و فرصتی برای گریه کردن پیدا نکرده است. او حتی زمانی که خبر شهادت برادرش را در روز پنج آذرماه می‌شنود، باید روی صحنه نمایش می‌رفته و با وجود غمی که در دل داشته، تئاتر اجرا می‌کرده است؛ بنابراین گریه‌ و فشاری که به وی وارد شده را پشت آن اجرا پنهان می‌کند و در چنین شرایطی تألم روحی را به پایین‌ترین حد خود می‌رساند تا مردم را بخنداند. او هیچ‌گاه فرصتی برای گریه کردن نیافت؛ لحظه‌ای که بغض‌های سال‌ها تلمبار شده‌ در گلو را بیرون بریزد.

صفرپور به تکلیفی که در قالب نمایش برایش تعریف شده بود، به خوبی عمل می‌کرد. او در مقطعی به همراه گروهش پس از اجرای نمایش در جبهه غرب برای صرف شام سوار مینی‌بوسی می‌شوند که یک پاسدار از آنها می‌خواهد که نمایش دیگری را اجرا کنند. زنده‌یاد صفرپور همان لحظه به پاسدار می‌گوید که گروه اجرای نمایش، خسته هستند و رزمنده می‌گوید که مخاطبان این اثر خط‌شکنان عملیات همان شب خواهند بود و قرار است با عبور از روی مین و درست کردن پل ارتباطی با بدن‌هایشان مسیر را برای دیگر رزمنده‌ها باز کننند. صفرپور پس از فهمیدن این موضوع گروه را آماده می‌کند و در منطقه‌ای کم‌نور نمایش روحوضی اجرا می‌کند. او می‌گفت زمانی که روی سن حضور داشته متوجه می‌شود که همه مخاطبان جوان و کم سن و سال هستند و همه در حال خندیدن از ته دل. به گفته صفرپور، اجرای نمایش برای آنها که می‌دانستند تعداد زیادی‌شان به خانه برنمی‌گردند، بدترین روز زندگی این هنرمند بوده است؛ حتی غیرقابل توصیف هم نمی‌تواند آن شرایط را به طور کامل تصویر کند: تو به عنوان یک هنرمند صدای خنده جوانانی را می‌شنوی که زندگی و جان را در آوردگاهی بی‌رحم روی مین گذاشته‌اند.

کتاب , تئاتر مقاومت , سوره مهر ,

از این جهت موضوع کتاب جالب  و جذاب است؛ چراکه وقتی صفرپور روی صحنه حضور پیدا می‌کرده وظیفه‌اش خنداندن مردم و انتقال مسائل و مشکلات سیاسی اقتصادی به زبان طنز به مخاطب بوده و اینکه چطور چنین کاراکتری وارد جبهه شده و توانسته در آن زمان و روزهای گلوله‌باران و شهادت و زخمی شدن، نمایش طنز اجرا کند، کار خیلی سخت و طاقت‌فرسایی است.

اینکه در جبهه‌ها و بحبوحه سینه‌زنی که همه خود را آماده برای یک هجرت بی‌بازگشت و شهادت می‌کنند، گروهی برای خنداندن وارد جبهه شوند و یک اتفاق در کشور را به طنز بکشند تا افراد مشتاق برای شهادت بخندند، از نظر من یک نوع تضاد دارد. همچنین اینکه نمایش ایرانی در منطقه غرب کشور روی سنی که در میدان صبحگاه رزمندگان ساخته شده، اجرا شود خیلی جذابیت دارد.

تیپ شخصیتی عطاءالله صفرپور اینگونه است که با شاد کردن دیگران خودشان انرژی می‌گیرند و شاد می‌شوند؛ یعنی این انبساط  را اول صادر کرده و بعد چندبرابرش را دریافت می‌کنند. آنها نیاز دارند شادی‌آفرین جمع باشند تا از عمق لبخند و برق نگاه دیگران انرژی بگیرند.

صفرپور پس از تصادف با ماشین دولت و دردسرهای بعدش که با ادبیاتی گرم و شیرین در کتاب نقل کرده، تصمیم می‌گیرد بعد از هفت سال و اندی به دشواری و با هزاران دردسر از شر لباس نظامی که شوخ طبعی روحش را به اسارات کشیده بود، خلاص شود.

در نهایت کتاب برای ما مسیر زندگی سوژه را نشان می‌دهد که پس از این خلاصی به دل جاده می‌زند و می‌شود از جماعت بنی‌هندل و آنجا هم کم ماجرا ندارد. در مجموع با اینکه کتاب فرم ندارد و مصاحبه با روایت اول شخص به پیش رفته است، اما به واسطه حضور شخصیت جالب، کارهای پرفراز و نشیب سوژه خواندنی است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم